خبرنامه دردشناسی ایران و جهان

بلاک عصب یا مسدود کردن عصب یکی از روش‌های نوین در پزشکی برای کنترل و کاهش درد است. این تکنیک به طور گسترده در زمینه مدیریت دردهای حاد و مزمن مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند به بیماران کمک کند تا زندگی بهتری را تجربه کنند. در این مقاله به بررسی مفهوم بلاک عصب، کاربردها، انواع و نحوه انجام آن خواهیم پرداخت.

بلاک عصب چیست؟

بلاک عصب به تزریق داروی بی‌حسی یا داروهای دیگر به اطراف عصب یا گروهی از اعصاب گفته می‌شود تا عملکرد عصب مسدود شود و سیگنال‌های درد از ناحیه مورد نظر به مغز ارسال نشود. این روش معمولاً به منظور کاهش درد و التهاب در بیمارانی که از درد مزمن یا حاد رنج می‌برند، به کار گرفته می‌شود.

کاربردهای بلاک عصب

بلاک عصب می‌تواند در موارد مختلفی کاربرد داشته باشد، از جمله:

  1. مدیریت درد حاد و مزمن: یکی از مهم‌ترین کاربردهای بلاک عصب در مدیریت دردهای مزمن است. دردهایی مانند درد کمر، درد گردن، میگرن و دردهای مرتبط با سرطان می‌توانند با استفاده از این روش کاهش یابند.
  2. تسهیل در انجام جراحی: بلاک عصب به عنوان یک روش بی‌حسی منطقه‌ای می‌تواند در جراحی‌ها به کار رود تا نیاز به بیهوشی عمومی کاهش یابد.
  3. تشخیص علت درد: از بلاک عصب می‌توان به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاده کرد. اگر درد پس از انجام بلاک عصب کاهش یابد، نشان‌دهنده این است که عصب مربوطه منبع درد است.
  4. افزایش کیفیت زندگی: بیماران مبتلا به درد مزمن معمولاً با مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش کیفیت زندگی روبرو هستند. بلاک عصب می‌تواند به این بیماران کمک کند تا درد کمتری تجربه کنند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.

انواع بلاک عصب

بلاک عصب بر اساس محل انجام و نوع عصب هدف به انواع مختلفی تقسیم می‌شود:

1. بلاک عصب محیطی

این نوع بلاک معمولاً برای مسدود کردن عصب‌های کوچک در نواحی خاص بدن به کار می‌رود. این روش به خصوص در درمان دردهای حاد پس از آسیب یا جراحی‌های کوچک مفید است.

2. بلاک عصب اپیدورال

این نوع بلاک به طور گسترده در مدیریت درد زایمان و جراحی‌های کمر استفاده می‌شود. در این روش، داروی بی‌حسی به فضای اپیدورال در اطراف نخاع تزریق می‌شود تا حس درد در نواحی پایین‌تر از محل تزریق کاهش یابد.

3. بلاک عصب سیاتیک

بلاک عصب سیاتیک به منظور کاهش درد در ناحیه پایینی بدن و پاها استفاده می‌شود. این روش به خصوص برای افرادی که از درد سیاتیک رنج می‌برند، مفید است.

4. بلاک عصب سه‌قلو (Trigeminal Nerve Block)

این نوع بلاک برای کاهش دردهای صورت و سردردهای میگرنی به کار می‌رود. عصب سه‌قلو مسئول حس در صورت و بخشی از سر است و مسدود کردن آن می‌تواند به کاهش سردرد و دردهای شدید صورت کمک کند.

5. بلاک عصب فاسیال (Facial Nerve Block)

این بلاک برای کنترل درد در ناحیه صورت و گردن کاربرد دارد و می‌تواند به کاهش دردهای ناشی از آسیب‌های عصبی یا التهاب در این مناطق کمک کند.

نحوه انجام بلاک عصب

بلاک عصب معمولاً در یک محیط پزشکی و توسط پزشک متخصص انجام می‌شود. مراحل انجام این روش شامل:

  1. آماده‌سازی بیمار: بیمار به حالت خوابیده یا نشسته قرار می‌گیرد. محل تزریق با مواد ضدعفونی تمیز می‌شود.
  2. بی‌حسی موضعی: قبل از تزریق داروی اصلی، ممکن است از بی‌حسی موضعی استفاده شود تا بیمار درد کمتری را احساس کند.
  3. تزریق دارو: پزشک با استفاده از سونوگرافی یا فلوروسکوپی (اشعه ایکس)، موقعیت دقیق عصب را تعیین کرده و داروی بی‌حسی را به محل مناسب تزریق می‌کند.
  4. مانیتورینگ: بیمار پس از تزریق تحت نظارت قرار می‌گیرد تا واکنش‌های احتمالی ارزیابی شود.

مزایای بلاک عصب

بلاک عصب مزایای بسیاری دارد که آن را به یک روش محبوب در مدیریت درد تبدیل کرده است:

عوارض احتمالی بلاک عصب

گرچه بلاک عصب به طور کلی بی‌خطر است، اما ممکن است در برخی موارد عوارضی نیز داشته باشد:

  1. عفونت در محل تزریق: اگر محل تزریق به درستی ضدعفونی نشود، خطر عفونت وجود دارد.
  2. خونریزی: در موارد نادر، ممکن است خونریزی رخ دهد، به خصوص اگر بیمار مشکلات خونریزی یا مصرف داروهای ضدانعقاد داشته باشد.
  3. آسیب عصبی: در صورت انجام نادرست، ممکن است به عصب آسیب وارد شود.
  4. واکنش آلرژیک: برخی بیماران ممکن است به داروی بی‌حسی واکنش آلرژیک نشان دهند.

جمع‌بندی

بلاک عصب یک روش موثر و کم‌خطر برای مدیریت دردهای مختلف است. این روش به بیماران کمک می‌کند تا درد کمتری تجربه کنند و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند. با وجود مزایای فراوان، بلاک عصب نیازمند تخصص و مهارت بالای پزشک است تا خطرات و عوارض آن به حداقل برسد. اگر شما یا یکی از نزدیکانتان از درد مزمن رنج می‌برید، می‌توانید با پزشک خود مشورت کنید تا از امکان استفاده از بلاک عصب برای تسکین درد مطلع شوید.

رادیوفرکوئنسی (RF) یک روش کم‌تهاجمی است که برای درمان دردهای مزمن و مقاوم به درمان‌های دیگر در ناحیه ستون فقرات کمری و گردنی به کار می‌رود. این روش از امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا برای ایجاد گرما و تخریب اعصاب درد استفاده می‌کند. هدف اصلی این تکنیک، کاهش یا از بین بردن درد با قطع سیگنال‌های عصبی است که به مغز ارسال می‌شوند. این روش بیشتر برای بیمارانی توصیه می‌شود که دردهای مزمن دارند و به درمان‌های دارویی یا فیزیوتراپی پاسخ نداده‌اند.

نقش رادیوفرکوئنسی در درمان دردهای کمری و گردنی

دردهای مزمن در ناحیه کمری و گردنی می‌توانند ناشی از مشکلات مختلفی مانند فتق دیسک، آرتروز، و اسپوندیلوزیس (تخریب دیسک و مهره‌ها) باشند. یکی از منابع عمده درد، اعصاب فاست هستند که سیگنال‌های درد را از مفاصل فاست به مغز ارسال می‌کنند. در رادیوفرکوئنسی، این اعصاب هدف قرار گرفته و با ایجاد گرما تخریب می‌شوند تا سیگنال‌های درد قطع شوند.

چگونگی انجام رادیوفرکوئنسی

این عمل به صورت سرپایی و تحت بی‌حسی موضعی انجام می‌شود و نیاز به بیهوشی عمومی ندارد. مراحل انجام این عمل به شرح زیر است:

  1. آماده‌سازی بیمار: بیمار روی تخت قرار می‌گیرد و ناحیه مورد نظر بی‌حس می‌شود. پزشک از تصویربرداری با فلوروسکوپی (اشعه ایکس) برای هدایت دقیق سوزن‌های رادیوفرکوئنسی استفاده می‌کند.
  2. وارد کردن سوزن: پزشک یک یا چند سوزن مخصوص را به سمت عصب فاست هدایت می‌کند. این سوزن‌ها دارای الکترودهایی هستند که امواج رادیوفرکوئنسی را ارسال می‌کنند.
  3. تست اعصاب: قبل از ارسال امواج رادیوفرکوئنسی، پزشک با استفاده از جریان الکتریکی کم ولتاژ، عصب را تست می‌کند تا از مکان صحیح آن مطمئن شود. این کار کمک می‌کند تا از آسیب به سایر اعصاب و بافت‌ها جلوگیری شود.
  4. تخریب عصب: پس از تایید مکان عصب، امواج رادیوفرکوئنسی به الکترودها ارسال می‌شوند. این امواج با ایجاد گرما، عصب را تخریب کرده و سیگنال‌های درد را قطع می‌کنند.
  5. پایان عمل: پس از پایان عمل، سوزن‌ها خارج می‌شوند و بیمار تحت نظارت قرار می‌گیرد تا از هرگونه عارضه احتمالی پیشگیری شود.

فواید رادیوفرکوئنسی در درمان دردهای ستون فقرات

  1. کاهش درد موثر: رادیوفرکوئنسی می‌تواند درد مزمن را به طور قابل توجهی کاهش دهد. بسیاری از بیماران پس از این درمان، کاهش درد را تجربه می‌کنند و قادر به بازگشت به فعالیت‌های روزمره خود هستند.
  2. کم‌تهاجمی بودن: این روش نیازی به جراحی ندارد و با بی‌حسی موضعی انجام می‌شود. به همین دلیل، بیمار خطر کمتری برای عفونت، خونریزی، و عوارض بیهوشی دارد.
  3. بهبودی سریع: بیشتر بیماران تنها چند ساعت پس از عمل قادر به بازگشت به خانه هستند و نیازی به بستری شدن در بیمارستان ندارند.
  4. طولانی بودن اثر: اثرات این روش می‌تواند از 6 ماه تا 2 سال باقی بماند. در صورت بازگشت درد، می‌توان عمل را دوباره تکرار کرد.

عوارض احتمالی رادیوفرکوئنسی

اگرچه رادیوفرکوئنسی به طور کلی ایمن است، اما ممکن است با برخی عوارض همراه باشد. این عوارض شامل موارد زیر است:

  1. درد موقتی: برخی بیماران ممکن است پس از عمل دچار درد و حساسیت در ناحیه درمان شوند. این درد معمولاً ظرف چند روز تا چند هفته بهبود می‌یابد.
  2. آسیب به اعصاب دیگر: در موارد نادر، ممکن است عصب‌های غیرهدفمند تحت تاثیر قرار بگیرند و باعث ضعف یا بی‌حسی در ناحیه‌ای شوند.
  3. عفونت: هرچند احتمال عفونت در این روش بسیار کم است، اما وجود سوزن و ابزارهای پزشکی خطر کمی برای عفونت ایجاد می‌کند.
  4. واکنش به بی‌حسی موضعی: برخی بیماران ممکن است به داروهای بی‌حسی موضعی واکنش نشان دهند که معمولاً علائم خفیفی دارند.

موارد کاربرد رادیوفرکوئنسی

رادیوفرکوئنسی برای درمان مشکلات مختلف ستون فقرات کمری و گردنی به کار می‌رود، از جمله:

  1. آرتروز فاست: آرتروز مفاصل فاست یکی از دلایل شایع دردهای کمری و گردنی است. رادیوفرکوئنسی با قطع اعصاب فاست می‌تواند درد ناشی از این مشکل را کاهش دهد.
  2. درد پس از جراحی: برخی بیماران پس از جراحی ستون فقرات همچنان درد دارند. این روش می‌تواند به کاهش درد پس از جراحی کمک کند.
  3. سندرم درد میوفاشیال: این سندرم باعث ایجاد درد مزمن در عضلات و بافت‌های نرم می‌شود. رادیوفرکوئنسی می‌تواند به کاهش درد ناشی از این سندرم کمک کند.

چرا رادیوفرکوئنسی موثر است؟

رادیوفرکوئنسی از امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا استفاده می‌کند تا عصب‌ها را حرارت داده و تخریب کند. این تخریب باعث از بین رفتن سیگنال‌های درد می‌شود. برخلاف روش‌های دارویی که فقط درد را کاهش می‌دهند، رادیوفرکوئنسی مشکل اصلی را که منجر به درد می‌شود هدف قرار می‌دهد.

تفاوت رادیوفرکوئنسی با دیگر روش‌های درمانی

رادیوفرکوئنسی نسبت به درمان‌های دارویی و فیزیوتراپی، تاثیر طولانی‌تر و پایدارتری دارد. همچنین نسبت به جراحی‌های باز، خطر و عوارض کمتری دارد. با این حال، این روش برای همه بیماران مناسب نیست و باید پس از ارزیابی دقیق توسط پزشک متخصص انجام شود.

چه کسانی کاندید مناسبی برای رادیوفرکوئنسی هستند؟

افرادی که شرایط زیر را دارند، می‌توانند از رادیوفرکوئنسی بهره‌مند شوند:

چه زمانی نباید از رادیوفرکوئنسی استفاده کرد؟

برخی شرایط و بیماری‌ها ممکن است باعث عدم توصیه رادیوفرکوئنسی شوند، از جمله:

نتیجه‌گیری

رادیوفرکوئنسی یک روش موثر و کم‌تهاجمی برای درمان دردهای مزمن در ناحیه کمری و گردنی است. این روش به بیمارانی که از دردهای مزمن رنج می‌برند و به درمان‌های دیگر پاسخ نداده‌اند، کمک می‌کند تا درد خود را کاهش دهند و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند. با این حال، باید توجه داشت که انتخاب این روش باید توسط پزشک متخصص و پس از ارزیابی دقیق انجام شود. همچنین آگاهی از فواید و عوارض احتمالی این روش می‌تواند به بیمار کمک کند تا تصمیم بهتری بگیرد.

در نهایت، رادیوفرکوئنسی یکی از نوین‌ترین و موثرترین روش‌های موجود در زمینه مدیریت درد است که با استفاده از فناوری پیشرفته، امکان تسکین درد را بدون نیاز به جراحی فراهم می‌کند.

رادیوفرکوئنسی (RF)، یکی از جدیدترین و مؤثرترین روش‌های درمانی و زیبایی است که به دلیل مزایای متعدد خود به سرعت جایگاه ویژه‌ای در بین روش‌های غیرجراحی کسب کرده است. این روش که از امواج رادیویی استفاده می‌کند، برای بهبود و جوان‌سازی پوست، کاهش چربی و حتی درمان مشکلات درد مفاصل کاربرد دارد. در این مقاله، به بررسی کامل این روش، کاربردها، مزایا، معایب و نحوه انجام آن خواهیم پرداخت.


RF چگونه عمل می‌کند؟

روش رادیوفرکوئنسی از امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا استفاده می‌کند که انرژی خود را به لایه‌های عمقی پوست و بافت‌های زیرین انتقال می‌دهد. این امواج باعث گرم شدن کنترل‌شده‌ی این نواحی می‌شوند و واکنش‌های بیولوژیکی متعددی را در بافت‌ها فعال می‌کنند.

  1. افزایش تولید کلاژن و الاستین: گرمای تولید شده توسط امواج RF باعث تحریک سلول‌های فیبروبلاست شده و تولید کلاژن و الاستین در پوست افزایش می‌یابد.
  2. کاهش چربی‌های موضعی: گرما باعث شکستن سلول‌های چربی می‌شود و این سلول‌ها از طریق سیستم لنفاوی و متابولیسم بدن دفع می‌شوند.
  3. بهبود گردش خون: امواج رادیوفرکوئنسی موجب افزایش گردش خون موضعی می‌شوند که بهبود اکسیژن‌رسانی و مواد مغذی به بافت‌ها را در پی دارد.

کاربردهای درمانی و زیبایی RF

1. جوان‌سازی پوست

یکی از رایج‌ترین کاربردهای رادیوفرکوئنسی در جوان‌سازی پوست و کاهش چین و چروک است. این روش می‌تواند به بهبود ظاهر خطوط ریز و افتادگی پوست کمک کند. نتایج حاصل از درمان معمولاً پس از چند جلسه به وضوح دیده می‌شود و حتی تا ۶ ماه پس از پایان جلسات نیز بهبود خواهد داشت.

2. رفع سلولیت و چربی‌های موضعی

رادیوفرکوئنسی می‌تواند به کاهش چربی‌های موضعی در نواحی مختلف بدن مانند شکم، پهلوها و ران‌ها کمک کند. این روش بدون نیاز به جراحی و به صورت غیرتهاجمی چربی‌های اضافی را کاهش می‌دهد و پوست را محکم‌تر می‌کند.

3. بهبود ظاهر زخم و ترک‌های پوستی (استرچ مارک)

با استفاده از RF، می‌توان ظاهر زخم‌ها و ترک‌های پوستی را کاهش داد. گرمای ایجاد شده توسط امواج رادیوفرکوئنسی به تجدید بافت پوست و بهبود ظاهر آن کمک می‌کند.

4. درمان دردهای مفصلی و عضلانی

رادیوفرکوئنسی علاوه بر کاربردهای زیبایی، در درمان دردهای مزمن مفاصل و عضلات نیز کاربرد دارد. این روش با تحریک اعصاب و ایجاد گرما، باعث کاهش درد و بهبود عملکرد مفاصل می‌شود.


مزایای عمل RF

1. غیرتهاجمی بودن

یکی از بزرگ‌ترین مزایای رادیوفرکوئنسی این است که یک روش غیرتهاجمی است و نیاز به جراحی ندارد. بنابراین، بیمار بهبودی سریعی دارد و نیاز به استراحت طولانی مدت نخواهد داشت.

2. عدم نیاز به بی‌حسی و بی‌هوشی

در بیشتر موارد، عمل RF بدون نیاز به بی‌حسی انجام می‌شود، چرا که بیمار احساس درد یا ناراحتی زیادی نمی‌کند.

3. نتایج طبیعی و ماندگار

نتایج حاصل از رادیوفرکوئنسی معمولاً طبیعی و تدریجی هستند. این روش به مرور زمان باعث بهبود کیفیت پوست می‌شود و نتایج ماندگاری دارد.

4. بهبود سریع و کمترین عوارض جانبی

پس از انجام عمل، ممکن است کمی قرمزی و تورم دیده شود که معمولاً ظرف چند ساعت برطرف می‌شود. این روش عوارض جانبی کمی دارد و اکثر بیماران به راحتی می‌توانند به فعالیت‌های روزمره خود بازگردند.


مراحل انجام عمل RF

  1. مشاوره و ارزیابی اولیه: پزشک وضعیت پوست و بافت‌های زیرین را ارزیابی می‌کند و درباره نیازها و انتظارات بیمار صحبت می‌کند.
  2. تمیز کردن پوست: پوست ناحیه مورد نظر تمیز می‌شود تا از هرگونه آلودگی و چربی اضافی پاک شود.
  3. اعمال ژل یا ماده لغزنده: برای افزایش رسانایی امواج رادیوفرکوئنسی و جلوگیری از سوختگی پوست، ژل خاصی بر روی ناحیه قرار می‌گیرد.
  4. استفاده از دستگاه RF: پزشک با استفاده از دستگاه رادیوفرکوئنسی، امواج را به ناحیه مورد نظر ارسال می‌کند. بیمار ممکن است احساس گرما و کمی سوزش خفیف را تجربه کند.
  5. پایان درمان و توصیه‌های پس از عمل: پس از اتمام جلسه، پوست ممکن است کمی قرمز شود. پزشک معمولاً توصیه‌هایی مانند پرهیز از آفتاب گرفتن و استفاده از مرطوب‌کننده‌ها را به بیمار ارائه می‌دهد.

عوارض و خطرات احتمالی

اگرچه عمل RF به طور کلی ایمن است، اما در برخی موارد ممکن است عوارضی نیز رخ دهد:

  1. قرمزی و تورم خفیف: این مشکل معمولاً موقتی است و ظرف چند ساعت برطرف می‌شود.
  2. سوختگی پوست: در صورت استفاده نادرست از دستگاه یا اعمال بیش از حد گرما، ممکن است سوختگی پوست رخ دهد.
  3. عدم کسب نتایج مطلوب: گاهی ممکن است بیمار به دلایل مختلفی مانند ویژگی‌های فردی پوست، نتایج دلخواه خود را کسب نکند.

مراقبت‌های پس از عمل RF

برای کسب بهترین نتیجه از عمل رادیوفرکوئنسی و جلوگیری از عوارض احتمالی، رعایت برخی نکات مراقبتی ضروری است:

  1. پرهیز از آفتاب گرفتن: به مدت چند روز پس از عمل، از قرار گرفتن در معرض نور مستقیم خورشید خودداری کنید و از کرم ضد آفتاب استفاده کنید.
  2. مصرف آب کافی: مصرف مقدار کافی آب به حفظ رطوبت پوست و دفع چربی‌های شکسته شده کمک می‌کند.
  3. استفاده از مرطوب‌کننده‌ها: مرطوب کردن پوست می‌تواند به بهبود سریع‌تر و حفظ نتایج کمک کند.

نتیجه‌گیری

رادیوفرکوئنسی یا RF یک روش غیرتهاجمی، مؤثر و ایمن برای بهبود کیفیت پوست، کاهش چربی‌های موضعی و درمان دردهای مفصلی است. با این حال، موفقیت درمان به انتخاب درست پزشک و پیروی از توصیه‌های مراقبتی پس از عمل بستگی دارد. اگر به دنبال راهی کم‌خطر و طبیعی برای بهبود ظاهر پوست خود هستید، RF می‌تواند گزینه مناسبی باشد.

کلینیک درد یک مرکز پزشکی تخصصی است که هدف آن تشخیص، درمان و مدیریت دردهای مزمن و حاد است. این کلینیک‌ها به بیماران کمک می‌کنند تا کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشند و بتوانند به فعالیت‌های روزانه خود بازگردند. درد می‌تواند نتیجه‌ی مشکلات مختلفی مانند آسیب‌ها، بیماری‌های مزمن یا مشکلات ساختاری در بدن باشد. کلینیک درد شامل تیمی از پزشکان و متخصصین مختلف است که با استفاده از روش‌های متنوع و پیشرفته، به مدیریت درد بیماران می‌پردازند.

1. چرا باید به کلینیک درد مراجعه کنیم؟

بسیاری از افرادی که از درد مزمن رنج می‌برند، علیرغم مصرف داروها و انجام درمان‌های مختلف، همچنان احساس درد می‌کنند. در چنین مواردی، مراجعه به کلینیک درد ضروری است زیرا:

2. پزشک فوق تخصص درد کیست؟

پزشک فوق تخصص درد، فردی است که پس از گذراندن دوره‌های تخصصی پزشکی، آموزش‌های پیشرفته‌تری را در زمینه‌ی تشخیص و درمان انواع دردهای مزمن و حاد دریافت کرده است. این پزشکان با استفاده از روش‌های مختلف، به دنبال کاهش درد و بهبود کیفیت زندگی بیماران هستند. تخصص آن‌ها شامل موارد زیر می‌شود:

3. چه خدماتی در کلینیک درد ارائه می‌شود؟

خدماتی که در یک کلینیک درد ارائه می‌شود، بسیار گسترده و متنوع است و می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

4. مراحل درمانی در کلینیک درد چگونه است؟

مراحل درمانی بیماران در کلینیک درد به طور معمول شامل مراحل زیر است:

۱. ارزیابی اولیه: شامل مشاوره با پزشک و انجام آزمایشات تشخیصی. ۲. برنامه درمانی شخصی‌سازی‌شده: با توجه به نوع و شدت درد، پزشک یک برنامه درمانی خاص برای بیمار تعیین می‌کند. ۳. درمان اولیه: استفاده از روش‌های غیردارویی و دارویی، از جمله تزریقات و فیزیوتراپی. 4. پیگیری و اصلاح برنامه درمانی: پزشک به طور منظم وضعیت بیمار را پیگیری کرده و در صورت نیاز برنامه درمانی را تغییر می‌دهد. ۵. آموزش و پشتیبانی: بیمار یاد می‌گیرد که چگونه درد خود را مدیریت کند و از روش‌های تسکین درد در منزل استفاده کند.

5. در چه مواقعی باید به کلینیک درد مراجعه کرد؟

مراجعه به کلینیک درد در موارد زیر توصیه می‌شود:

6. روش‌های درمانی مورد استفاده در کلینیک درد

متخصصین کلینیک درد از روش‌های مختلفی برای تسکین و مدیریت درد استفاده می‌کنند که می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

نتیجه‌گیری

کلینیک درد با بهره‌گیری از روش‌های تخصصی و ترکیبی، به بیماران کمک می‌کند تا دردهای خود را مدیریت کنند و کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشند. اگر شما یا یکی از عزیزانتان از درد مزمن یا شدید رنج می‌برید، مراجعه به یک کلینیک درد می‌تواند گام مهمی در بهبود وضعیت و کاهش ناراحتی‌ها باشد.

تراکم استخوان سنجی یا دانسیتومتری استخوان (Bone Densitometry) یکی از روش‌های مهم و غیرتهاجمی در پزشکی است که برای اندازه‌گیری تراکم مواد معدنی استخوان (Bone Mineral Density – BMD) به کار می‌رود. این تست معمولاً برای تشخیص بیماری‌هایی نظیر پوکی استخوان و ارزیابی خطر شکستگی استخوان‌ها انجام می‌شود.

اهمیت سنجش تراکم استخوان

با افزایش سن، کاهش تراکم استخوان به یک مشکل شایع به ویژه در میان زنان یائسه تبدیل می‌شود. کاهش تراکم استخوان به معنای کاهش مواد معدنی (کلسیم و فسفات) در استخوان است که منجر به ضعف ساختاری و افزایش خطر شکستگی می‌شود. تشخیص زودهنگام کاهش تراکم استخوان می‌تواند به پیشگیری از بیماری‌هایی مانند پوکی استخوان و شکستگی کمک کند.

چه کسانی نیاز به تراکم استخوان سنجی دارند؟

افراد زیر بیشتر در معرض خطر کاهش تراکم استخوان هستند و نیاز به بررسی و انجام تست تراکم استخوان دارند:

  1. زنان یائسه: به دلیل کاهش هورمون استروژن پس از یائسگی، زنان بیشتر در معرض پوکی استخوان قرار می‌گیرند.
  2. افراد مسن: تراکم استخوان به طور طبیعی با افزایش سن کاهش می‌یابد.
  3. افراد با سابقه خانوادگی پوکی استخوان: اگر یکی از اعضای خانواده به پوکی استخوان مبتلا باشد، خطر ابتلا برای سایر اعضا بیشتر می‌شود.
  4. مصرف کنندگان داروهای خاص: مصرف طولانی مدت داروهایی مانند کورتیکواستروئیدها ممکن است باعث کاهش تراکم استخوان شود.
  5. افرادی با کمبود کلسیم و ویتامین D: این افراد در معرض خطر بیشتری برای کاهش تراکم استخوان قرار دارند.

روش‌های سنجش تراکم استخوان

تراکم استخوان سنجی معمولاً از طریق یکی از روش‌های زیر انجام می‌شود:

  1. DEXA Scan (اسکن جذب اشعه ایکس با انرژی دوگانه):
    • رایج‌ترین روش سنجش تراکم استخوان است.
    • از اشعه ایکس با انرژی کم برای اندازه‌گیری مقدار کلسیم در استخوان استفاده می‌کند.
    • معمولاً بر روی ناحیه‌های لگن، ستون فقرات و مچ دست انجام می‌شود.
    • دقیق‌ترین روش برای تشخیص پوکی استخوان و ارزیابی خطر شکستگی است.
  2. Ultrasound (سونوگرافی):
    • یک روش غیرتهاجمی و بدون استفاده از اشعه ایکس است.
    • بیشتر برای بررسی تراکم استخوان در ناحیه پاشنه پا استفاده می‌شود.
    • به اندازه DEXA دقیق نیست، اما می‌تواند به عنوان یک تست غربالگری مفید باشد.
  3. QCT (توموگرافی کامپیوتری کمی):
    • از CT اسکن برای اندازه‌گیری تراکم استخوان استفاده می‌کند.
    • دقت بالایی دارد اما هزینه و میزان تابش بالاتری نسبت به DEXA دارد.
    • معمولاً برای بررسی تراکم استخوان در ستون فقرات به کار می‌رود.

نحوه انجام تست تراکم استخوان DEXA

این تست بدون درد است و معمولاً کمتر از 15 دقیقه طول می‌کشد. بیمار روی یک تخت دراز کشیده و دستگاه اسکنر بر روی بدن او حرکت می‌کند. بیمار نیازی به بستری شدن ندارد و می‌تواند بلافاصله پس از انجام تست به فعالیت‌های روزمره خود بازگردد. در طول تست، مقدار کمی اشعه ایکس از بدن عبور می‌کند و دستگاه اسکنر مقدار جذب اشعه توسط استخوان‌ها را اندازه‌گیری می‌کند.

چگونه نتایج تراکم استخوان سنجی تفسیر می‌شود؟

نتایج تست تراکم استخوان به صورت دو شاخص مهم گزارش می‌شود:

  1. T-Score:
    • این شاخص تراکم استخوان شما را با تراکم استخوان افراد سالم و جوان (30 ساله) مقایسه می‌کند.
    • اگر T-Score بین +1 و -1 باشد، تراکم استخوان طبیعی است.
    • اگر بین -1 و -2.5 باشد، کاهش تراکم استخوان (استئوپنی) وجود دارد.
    • اگر کمتر از -2.5 باشد، تشخیص پوکی استخوان (استئوپروز) داده می‌شود.
  2. Z-Score:
    • این شاخص تراکم استخوان شما را با افراد هم سن و هم جنس مقایسه می‌کند.
    • اگر Z-Score کمتر از -2 باشد، تراکم استخوان شما پایین‌تر از حد انتظار برای سن شماست و نیاز به بررسی‌های بیشتر دارد.

چگونه می‌توان تراکم استخوان را بهبود داد؟

برای پیشگیری از کاهش تراکم استخوان و بهبود آن، می‌توان از توصیه‌های زیر استفاده کرد:

  1. مصرف کافی کلسیم و ویتامین D:
    • مصرف مواد غذایی غنی از کلسیم مانند شیر، ماست، پنیر، و سبزیجات برگ سبز به حفظ سلامت استخوان‌ها کمک می‌کند.
    • ویتامین D به جذب بهتر کلسیم کمک می‌کند. این ویتامین از طریق نور خورشید و مصرف مکمل‌ها تامین می‌شود.
  2. ورزش منظم:
    • ورزش‌های تحمل وزن مانند پیاده‌روی، دویدن و ورزش‌های مقاومتی می‌توانند به تقویت استخوان‌ها کمک کنند.
  3. ترک سیگار و مصرف کمتر الکل:
    • سیگار کشیدن و مصرف بیش از حد الکل می‌تواند باعث کاهش تراکم استخوان شود.
  4. مکمل‌های غذایی:
    • در صورت نیاز، پزشک ممکن است مکمل‌های کلسیم و ویتامین D تجویز کند.

خطرات و محدودیت‌های تست تراکم استخوان

تست تراکم استخوان معمولاً بدون خطر است، اما میزان تابش اشعه ایکس می‌تواند نگرانی‌هایی ایجاد کند. این میزان اشعه بسیار کم است و معادل تابش روزانه خورشید یا سفر با هواپیما می‌باشد، بنابراین برای بیشتر افراد ایمن محسوب می‌شود. اما برای زنان باردار یا افرادی که اخیراً آزمایش‌های رادیولوژیک انجام داده‌اند، باید با احتیاط بیشتری انجام شود.

جمع‌بندی

تراکم استخوان سنجی یک ابزار حیاتی در پزشکی است که به پزشکان کمک می‌کند تا سلامت استخوان‌ها را ارزیابی کرده و خطر بیماری‌هایی مانند پوکی استخوان را پیش‌بینی کنند. تشخیص زودهنگام و اقدام به موقع می‌تواند از شکستگی‌های دردناک و مشکلات جدی جلوگیری کند. اگر شما یا یکی از اعضای خانواده‌تان در معرض خطر کاهش تراکم استخوان هستید، بهتر است با پزشک خود در مورد انجام تست تراکم استخوان مشورت کنید.


با توجه به اهمیت سلامت استخوان‌ها و نقش آن در بهبود کیفیت زندگی، توصیه می‌شود همواره به مراقبت از استخوان‌ها و پیشگیری از کاهش تراکم استخوان اهمیت دهید.

مقدمه

ترموگرافی یا تصویر برداری حرارتی (Thermography) یک روش تصویربرداری غیرتهاجمی است که تغییرات دما در سطح بدن را ثبت و تحلیل می‌کند. این روش به پزشکان کمک می‌کند تا تغییرات فیزیولوژیکی و آسیب‌شناسی را که ممکن است در سطح بدن وجود داشته باشد، شناسایی کنند. ترموگرافی پزشکی به طور گسترده‌ای برای تشخیص و پایش بیماری‌ها به کار می‌رود و در دهه‌های اخیر به دلیل پیشرفت‌های فناوری، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.


ترموگرافی چیست و چگونه کار می‌کند؟

ترموگرافی بر اساس تشعشع مادون قرمز (Infrared Radiation) کار می‌کند. همه اجسام در دمای بالاتر از صفر مطلق، مقداری انرژی مادون قرمز منتشر می‌کنند. دوربین‌های حرارتی این انرژی را تشخیص می‌دهند و به تصویر تبدیل می‌کنند که می‌تواند تفاوت دما را در سطح بدن نشان دهد.

تصاویر حرارتی بر اساس شدت تشعشع مادون قرمز تولید می‌شوند. نقاط گرم‌تر در تصویر به رنگ‌های روشن‌تر (معمولاً قرمز یا سفید) و نقاط سردتر به رنگ‌های تیره‌تر (آبی یا سیاه) نمایش داده می‌شوند. این تصاویر می‌توانند تغییرات حرارتی ناشی از فرآیندهای فیزیولوژیکی یا پاتولوژیکی را نشان دهند.


موارد استفاده از ترموگرافی در پزشکی

1. تشخیص زودهنگام سرطان سینه

یکی از مهم‌ترین کاربردهای ترموگرافی در پزشکی، تشخیص زودهنگام سرطان سینه است. در این روش، دوربین‌های حرارتی می‌توانند افزایش غیرعادی دما در ناحیه سینه را که ممکن است ناشی از رشد تومور باشد، تشخیص دهند. تومورها به دلیل افزایش جریان خون و متابولیسم، گرمای بیشتری تولید می‌کنند که در تصاویر حرارتی قابل مشاهده است.

ترموگرافی در تشخیص سرطان سینه مزایای زیادی دارد، از جمله:

2. تشخیص اختلالات عروقی

ترموگرافی می‌تواند به شناسایی مشکلات عروقی مانند ترومبوز وریدی عمقی (DVT)، واریس و انسداد شریانی کمک کند. این اختلالات معمولاً با تغییرات دمایی در نواحی آسیب‌دیده همراه هستند. در بیماران مبتلا به ترومبوز وریدی، جریان خون کاهش می‌یابد و دمای ناحیه مبتلا کاهش پیدا می‌کند، که در تصاویر حرارتی به وضوح قابل مشاهده است.

3. تشخیص و پایش التهاب‌ها و آسیب‌های عضلانی

در موارد التهاب و آسیب‌های عضلانی، مانند کشیدگی عضله، التهاب تاندون‌ها (تاندونیت) و آرتریت، ناحیه ملتهب معمولاً گرم‌تر از مناطق سالم است. ترموگرافی می‌تواند به عنوان یک ابزار پایش غیرتهاجمی برای ارزیابی وضعیت بیماران مبتلا به آسیب‌های ورزشی استفاده شود و به پزشکان کمک کند تا روند بهبودی را بهتر مدیریت کنند.

4. بررسی بیماری‌های عصبی و دردهای مزمن

ترموگرافی در تشخیص و پایش بیماری‌های عصبی و دردهای مزمن، از جمله نوروپاتی، فیبرومیالژیا و سندرم درد پیچیده ناحیه‌ای (CRPS) مفید است. این اختلالات معمولاً با تغییرات دمایی در نواحی تحت تأثیر همراه هستند. برای مثال، بیماران مبتلا به CRPS اغلب تغییرات دمایی غیرمعمول در اندام آسیب‌دیده دارند که می‌تواند توسط ترموگرافی شناسایی شود.

5. ارزیابی سلامت پوست و تشخیص عفونت‌ها

ترموگرافی می‌تواند به تشخیص عفونت‌ها و مشکلات پوستی کمک کند. برای مثال، در موارد عفونت‌های پوستی و زخم‌های دیابتی، افزایش دما معمولاً نشان‌دهنده التهاب یا عفونت است. پزشکان می‌توانند از این اطلاعات برای برنامه‌ریزی درمان و پایش بهبودی استفاده کنند.

6. پایش حرارتی در بیماری‌های قلبی و عروقی

ترموگرافی می‌تواند به شناسایی زودهنگام بیماری‌های قلبی و عروقی کمک کند. برای مثال، در بیماران مبتلا به آترواسکلروز (تصلب شرایین)، کاهش جریان خون در ناحیه آسیب‌دیده می‌تواند به کاهش دما منجر شود. تصاویر حرارتی می‌توانند به پزشکان کمک کنند تا تغییرات دمایی را بررسی کرده و اقدامات پیشگیرانه انجام دهند.


مزایا و محدودیت‌های ترموگرافی پزشکی

مزایا

محدودیت‌ها


نتیجه‌گیری

ترموگرافی پزشکی یک ابزار قدرتمند و مفید برای تشخیص و پایش بیماری‌ها است که با استفاده از فناوری تصویربرداری حرارتی، تغییرات دمایی در سطح بدن را ثبت می‌کند. این روش به ویژه در تشخیص زودهنگام سرطان سینه، پایش التهاب‌ها و آسیب‌های عضلانی، تشخیص اختلالات عصبی و عروقی، و ارزیابی عفونت‌ها مفید است.

با وجود برخی محدودیت‌ها، پیشرفت‌های فناوری و دقت بالای دوربین‌های حرارتی مدرن، استفاده از ترموگرافی را در پزشکی روز به روز افزایش داده است. این ابزار غیرتهاجمی، ایمن و موثر می‌تواند به پزشکان کمک کند تا بهبود روند درمان بیماران را بهتر مدیریت کرده و دقت تشخیص را افزایش دهند.

پیشنهادات برای مطالعات بیشتر

برای مطالعات بیشتر، بررسی پژوهش‌های جدید در حوزه تصویر برداری حرارتی پزشکی و مقایسه آن با سایر روش‌های تصویربرداری می‌تواند به درک بهتر و کاربرد موثرتر این روش کمک کند. همچنین، توسعه روش‌های جدید کالیبراسیون و پردازش تصویر می‌تواند دقت و قابلیت‌های تشخیصی ترموگرافی را بهبود بخشد.

مقدمه

دردهای مزمن گردن و کمر، از مشکلات شایعی هستند که افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار می‌دهند. روش‌های متعددی برای درمان این نوع دردها وجود دارد، اما یکی از جدیدترین و کم‌تهاجمی‌ترین روش‌ها، درمان با لیزر به نام PLDD (Percutaneous Laser Disc Decompression) است. این روش، به عنوان یک گزینه غیرجراحی و کم‌تهاجمی، برای افرادی که از فتق دیسک گردن یا کمر رنج می‌برند، پیشنهاد می‌شود.


PLDD چیست؟

PLDD مخفف Percutaneous Laser Disc Decompression بوده و به معنی کاهش فشار دیسک به کمک لیزر از طریق پوست است. در این روش، پزشک با استفاده از یک سوزن بسیار نازک، به کمک تصویربرداری رادیولوژی، وارد دیسک فتق شده می‌شود. سپس یک فیبر لیزری از طریق این سوزن به داخل دیسک هدایت می‌شود و انرژی لیزر بافت دیسک را تخریب کرده و حجم آن را کاهش می‌دهد. این کاهش حجم باعث کاهش فشار روی عصب و تسکین درد می‌شود.


مزایای روش PLDD

  1. کم‌تهاجمی بودن: یکی از مهم‌ترین مزایای این روش، کم‌تهاجمی بودن آن است. برخلاف جراحی باز، نیازی به برش‌های بزرگ و دستکاری گسترده بافت‌ها وجود ندارد.
  2. زمان کوتاه بهبودی: بیماران معمولاً ظرف یک تا دو روز پس از انجام عمل می‌توانند به فعالیت‌های روزمره خود بازگردند.
  3. بدون نیاز به بستری طولانی: در بیشتر موارد، این عمل به صورت سرپایی انجام می‌شود و بیمار نیازی به بستری شدن در بیمارستان ندارد.
  4. کاهش درد و التهاب: انرژی لیزر به کاهش التهاب و درد کمک می‌کند.
  5. ریسک کم‌تر عوارض: این روش نسبت به جراحی‌های باز، ریسک عوارض کمتری دارد.

معایب روش PLDD

  1. موارد عدم موفقیت: در برخی موارد، ممکن است کاهش حجم دیسک کافی نباشد و علائم بیمار برطرف نشود.
  2. نیاز به دقت بالا: این روش به دقت بسیار بالایی نیاز دارد و هر گونه خطا می‌تواند به آسیب‌های عصبی منجر شود.
  3. مناسب نبودن برای همه بیماران: این روش برای همه نوع فتق دیسک مناسب نیست و در برخی بیماران ممکن است نتایج مطلوبی نداشته باشد.
  4. احتمال عود فتق دیسک: در برخی موارد، احتمال عود فتق دیسک وجود دارد و بیمار ممکن است به درمان‌های دیگری نیاز داشته باشد.
  5. عدم پوشش بیمه‌ای: در برخی کشورها، این روش هنوز به طور کامل تحت پوشش بیمه‌ها قرار ندارد.

چه کسانی می‌توانند از PLDD استفاده کنند؟

روش PLDD برای بیمارانی مناسب است که دارای شرایط زیر باشند:

  1. فتق دیسک کمر یا گردن خفیف تا متوسط: افرادی که دچار فتق دیسک هستند اما دیسک آن‌ها کاملاً پاره نشده است، می‌توانند از این روش بهره‌مند شوند.
  2. عدم پاسخ به درمان‌های غیرجراحی: بیمارانی که به درمان‌های غیرجراحی مانند فیزیوتراپی، داروهای ضد التهابی و تزریقات استروئیدی پاسخ نداده‌اند.
  3. عدم تمایل به جراحی باز: افرادی که تمایلی به انجام جراحی باز ندارند یا به دلایل مختلف قادر به انجام آن نیستند.
  4. عدم وجود مشکلات پزشکی پیچیده: بیمارانی که دچار مشکلات پزشکی پیچیده نظیر عفونت ستون فقرات یا تنگی کانال نخاعی شدید نیستند.

چه زمانی می‌توان از روش PLDD استفاده کرد؟

درمان با PLDD معمولاً در شرایط زیر توصیه می‌شود:

  1. درد مزمن و پایدار: زمانی که درد گردن یا کمر بیمار به صورت مزمن و پایدار است و کیفیت زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است.
  2. علائم عصبی: اگر علائمی نظیر بی‌حسی، گزگز یا ضعف عضلانی وجود داشته باشد که نشان‌دهنده تحت فشار بودن عصب است.
  3. عدم پاسخ به درمان‌های محافظه‌کارانه: زمانی که بیمار به درمان‌های محافظه‌کارانه نظیر استراحت، فیزیوتراپی و داروها پاسخ نداده باشد.
  4. فتق دیسک با اندازه کوچک تا متوسط: زمانی که فتق دیسک در مراحل اولیه باشد و هنوز پارگی دیسک به صورت کامل رخ نداده باشد.

مراحل انجام روش PLDD

  1. آماده‌سازی بیمار: بیمار به صورت سرپایی آماده می‌شود و محل درمان استریل می‌شود.
  2. بی‌حسی موضعی: بی‌حسی موضعی برای کاهش درد در محل ورود سوزن انجام می‌شود.
  3. تصویربرداری رادیولوژی: با استفاده از فلوروسکوپی، پزشک سوزن را به داخل دیسک هدایت می‌کند.
  4. استفاده از لیزر: فیبر لیزری از طریق سوزن به داخل دیسک وارد می‌شود و انرژی لیزر به کاهش حجم دیسک کمک می‌کند.
  5. پایان عمل و بررسی علائم: پس از عمل، علائم بیمار بررسی می‌شود و بیمار معمولاً همان روز مرخص می‌شود.

مراقبت‌های پس از PLDD

  1. استراحت نسبی: بیمار باید حداقل ۲۴ تا ۴۸ ساعت پس از عمل استراحت نسبی داشته باشد.
  2. پرهیز از فعالیت‌های سنگین: تا دو هفته پس از عمل، از انجام فعالیت‌های سنگین خودداری شود.
  3. شروع فیزیوتراپی: برای بهبود سریع‌تر، ممکن است فیزیوتراپی و تمرینات تقویتی توصیه شود.
  4. پیگیری پزشکی: بیمار باید برای پیگیری و ارزیابی نتایج درمان به پزشک مراجعه کند.

نتیجه‌گیری

روش PLDD یکی از پیشرفته‌ترین و کم‌تهاجمی‌ترین روش‌های درمان فتق دیسک گردن و کمر است که با استفاده از لیزر، به کاهش فشار دیسک و تسکین درد کمک می‌کند. این روش، گزینه مناسبی برای بیمارانی است که به درمان‌های غیرجراحی پاسخ نداده‌اند و تمایلی به جراحی باز ندارند. با این حال، این روش نیز دارای محدودیت‌ها و معایب خاص خود است و باید با مشاوره پزشک متخصص و بررسی دقیق علائم بیمار، انتخاب شود.

ارتوکین تراپی و پی‌آرپی (پلاسمای غنی از پلاکت) هر دو روش‌های درمانی مؤثری در پزشکی بازساختی به‌شمار می‌روند و برای تسکین درد و کمک به بهبود آسیب‌های مفصلی و بافتی استفاده می‌شوند. این دو روش شباهت‌هایی با یکدیگر دارند، اما از نظر سازوکار عمل و اثرگذاری تفاوت‌های مهمی نیز دارند. در ادامه، به بررسی دقیق‌تر هر دو روش، نحوه عملکرد، مزایا، معایب و موارد استفاده آن‌ها می‌پردازیم.

آشنایی با ارتوکین تراپی و پی‌آرپی

ارتوکین تراپی چیست؟

ارتوکین تراپی (Orthokine Therapy) روشی نوین و تخصصی در پزشکی بازساختی است که در آن از پروتئین‌های خاص ضد التهاب بدن بیمار برای کاهش التهاب و درد استفاده می‌شود. اساس این روش بر پایه اینترلوکین-1 (IL-1) است که به‌عنوان پروتئینی با خاصیت ضد التهابی شناخته می‌شود. در ارتوکین تراپی، خون بیمار جمع‌آوری می‌شود و با فرآیندی خاص که در آزمایشگاه صورت می‌گیرد، میزان پروتئین‌های ضد التهاب به مقدار زیاد افزایش می‌یابد. سپس سرم غنی‌شده از این پروتئین‌ها به ناحیه آسیب‌دیده تزریق می‌شود تا با کاهش التهاب و درد، به بهبود عملکرد مفاصل و بافت‌ها کمک کند.

پی‌آرپی (پلاسمای غنی از پلاکت) چیست؟

پی‌آرپی (PRP) مخفف Plasma Rich Platelet به معنای پلاسمای غنی از پلاکت است. در این روش، از پلاکت‌های موجود در خون بیمار برای تسریع فرآیند بازسازی و ترمیم بافت استفاده می‌شود. پلاکت‌ها حاوی فاکتورهای رشد و موادی هستند که به تحریک و تسریع روند طبیعی بهبود بدن کمک می‌کنند. در پی‌آرپی، خون بیمار ابتدا جمع‌آوری می‌شود و با استفاده از سانتریفیوژ پلاکت‌ها از سایر اجزای خون جدا می‌شوند. سپس پلاسمای غنی از پلاکت‌ها به ناحیه آسیب‌دیده تزریق می‌شود. این فاکتورهای رشد به تحریک سلول‌های بدن برای تولید و ترمیم بافت جدید کمک می‌کنند.

تفاوت‌های اساسی ارتوکین تراپی و پی‌آرپی

1. مکانیزم اثر

2. هدف درمان

3. روش آماده‌سازی و تزریق

مزایای ارتوکین تراپی و پی‌آرپی

مزایای ارتوکین تراپی

  1. کاهش التهاب و درد مزمن: این روش به‌طور ویژه برای کاهش دردهای ناشی از آرتروز و التهاب‌های مفصلی مؤثر است.
  2. استفاده از پروتئین‌های طبیعی بدن: چون پروتئین‌های مورد استفاده در این روش از بدن خود بیمار گرفته می‌شوند، احتمال بروز واکنش‌های آلرژیک بسیار کم است.
  3. بهبود عملکرد مفاصل: ارتوکین تراپی می‌تواند به بهبود عملکرد مفاصل کمک کند و کیفیت زندگی بیماران را افزایش دهد.
  4. کاهش نیاز به داروهای ضد التهابی: به‌ویژه در بیمارانی که از داروهای ضد التهاب استفاده می‌کنند، این روش می‌تواند نیاز به دارو را کاهش دهد.

مزایای پی‌آرپی

  1. تسریع در بهبود و بازسازی بافت‌ها: پی‌آرپی به ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده مانند تاندون‌ها و عضلات کمک می‌کند و بهبودی را تسریع می‌بخشد.
  2. استفاده از پلاکت‌های خود بیمار: مشابه ارتوکین، چون پلاکت‌ها از خون بیمار تهیه می‌شوند، احتمال واکنش‌های آلرژیک کم است.
  3. قابلیت استفاده در موارد مختلف: این روش برای طیف گسترده‌ای از آسیب‌های ورزشی، پارگی تاندون‌ها، کشیدگی عضلات و سایر صدمات بافتی قابل استفاده است.
  4. تأثیرات مثبت بر بافت‌های نرم: پی‌آرپی به تولید و تقویت کلاژن کمک می‌کند، که این امر در بهبود استحکام بافت‌ها و جلوگیری از آسیب‌های آینده مؤثر است.

معایب ارتوکین تراپی و پی‌آرپی

معایب ارتوکین تراپی

  1. نیاز به پردازش پیشرفته: ارتوکین تراپی نیازمند پردازش پیچیده‌ای است که در آزمایشگاه‌های تخصصی انجام می‌شود و این موضوع می‌تواند هزینه درمان را افزایش دهد.
  2. زمان‌بر بودن: آماده‌سازی سرم در ارتوکین تراپی ممکن است زمان‌بر باشد و نیاز به جلسات متعددی داشته باشد.
  3. نتایج متغیر: تأثیر این روش در همه بیماران یکسان نیست و نتایج ممکن است به سن، وضعیت عمومی سلامت و شدت التهاب بستگی داشته باشد.

معایب پی‌آرپی

  1. اثربخشی محدود در التهاب‌های شدید: پی‌آرپی به‌طور مستقیم برای کاهش التهاب‌های شدید طراحی نشده است و در مواردی که التهاب بالا است، تأثیر چندانی ندارد.
  2. نیاز به جلسات مکرر: برای دستیابی به نتایج مطلوب، ممکن است نیاز به تزریقات مکرر پی‌آرپی باشد.
  3. هزینه بالا: هزینه انجام پی‌آرپی به دلیل فرآیند آماده‌سازی و تخصص مورد نیاز برای تزریق، ممکن است بالا باشد.

موارد استفاده

ارتوکین تراپی

پی‌آرپی

کدام روش برای شما مناسب است؟

انتخاب بین ارتوکین تراپی و پی‌آرپی به نوع و شدت آسیب، هدف درمان و توصیه پزشک بستگی دارد. اگر مشکل شما مربوط به التهاب‌های مزمن و آرتروز است، ارتوکین تراپی ممکن است مناسب‌تر باشد. از سوی دیگر، اگر دچار آسیب‌های بافتی و صدمات ورزشی هستید، پی‌آرپی می‌تواند به شما در بهبود سریع‌تر کمک کند.

تشخیص و درمان درد منتشر مزمن به دلیل تظاهرات پیچیده ای آن، موضوعی چالش برانگیز برای بیماران، پزشکان و محققان است. درد منتشر مزمن طیف وسیعی از شرایط دردناک ناشی از اختلالات سیستم عصبی مرکزی را شامل می شود. با اینکه تحقیقات جدید باعث فهم بهتر درد های ناشی از اختلالات سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) شده اند، اما همچنان تشخیص و درمان این گونه درد ها مشکل است. فاکتور مشترک در تمام این اختلالات وجود درد و افزایش پاسخ حسی است که این موارد را می توان با تست های حسی و تصویربرداری های سیستم عصبی مشخص نمود. با اینکه درد های منتشر مزمن، از جمله بیماری فیبرومیالژی (Fibromyalgia)، در گذشته اعتبار چندانی نداشته اند، اما درک ما از مکانیزم های ایجاد این دسته از بیماری ها آنچنان سریع پیشرفت کرده است که در حال حاضر می توان با کمک این اطلاعات بیماری افراد مبتلا به درد مزمن را بهتر تشخیص داد و برای این افراد از درمان های موثرتری استفاده کرد.
باور ها و برداشت های منفی قدیمی در مورد درد های ناشی از اختلال سیستم عصبی مرکزی می توانند باعث جلوگیری از به کارگیری پروتکل های تشخیصی و درمانی استاندارد شده شوند. تعدادی از تست ها و تصویربرداری های عملکردی عصبی که می توان از آن ها برای تشخیص بیماری زایی این اختلالات استفاده کرد به در محیط بالینی حضور اندکی دارند. با این وجود می توان از پاسخ بیمار به روش های درمانی به کار گرفته شده برای تشخیص دقیق تر علت بیماری زای زمینه ای استفاده کرد. در ادامه این مطلب به درد های منتشر مزمن، به خصوص فیبرومالژی، علائم بالینی آن ها، شیوع این دسته از بیماری ها، نحوه بیماری زایی، و نحوه مدیریت این اختلالات پرداخته می شود.

فیبرومیالژی
پیشرفت کرایتریای تشخیصی
کرایتریا به مجموع قوانینی گفته می شود که بر اساس آن می توان تشخیص یک بیماری را قطعی کرد و برحسب بیماری، شامل علائم بالینی، تغییرات آزمایشگاهی و یافته های تصویربرداری و … می شود. یکی از تغییرات اخیر در کرایتریای تشخیصی فیبرومیالژی تغییر بررسی بیماری از حالت باینری (صفر یا یک، ابتلا یا عدم ابتلا) به حالت طیفی است. اولین کرایتریای تعریف شده برای این بیماری توسط کالج روماتولوژی آمریکا (American college of rheumatology) بر اساس یک پژوهش چند مرکزی در سال 1990 نوشته شد. این کرایتریا در جدول پایین آورده شده است.

شرح حال درد مزمن و منتشر بافت نرم برای سه ماه
معاینه درد (با شدت 1 از 10 یا بیشتر) که با فشار انگشت به مقدار 4 کیلوگرم در 11 نقطه از 18 نقطه مشخص شده ایجاد شود.

در صورتی که هر دو مورد این کرایتریا در بیمار وجود داشته باشد حساسیت (میزان مواردی از بیماری که تشخیص داده می شوند) این تست بالای 88% و اختصاصیت (میزان مواردی از تشخیص که فیبرومیالژی هستند و به دلیل بیماری دیگری ایجاد نشده اند) آن بالاتر از 81% است. 18 نقطه آناتومیک مشخص شده در کرایتریای بالا تعریف مشخصی دارند و شامل نقاطی در سر تا پا ها می شوند. این نقاط فرضی با نقاط ماشه ای که در سندروم های درد میوفیشیال وجود دارند (و محل التهاب موضعی عضلات هستند که باعث انتشار درد می شوند) متفاوت هستند. بر خلاف نقاط ماشه ای، این نقاط آناتومیک به عضلات محدود نیستند و تعدادی از آن ها در محل دیگر ساختار های بافت نرم قرار دارند و باعث انتشار درد به محلی دیگر نمی شوند. در مطالعه ای که برای نوشتن این کرایتریا انجام شده افراد سالم و افراد مبتلا به دیگر اختلالات درد نیز در گروه کنترل قرار داشتند که این موضوع باعث افزایش دقت این کرایتریا می شود.
کرایتریا بالا بیشتر به قصد انجام تحقیقات طراحی شده بود و به دلیل نبودن روش تشخیصی دیگری پزشکان از این کرایتریا برای تشخیص بالینی این بیماری استفاده می کردند. بیشتر موارد فیبرومیالژی توسط پزشکان عمومی تشخیص داده می شود تا متخصصان. فقط تعداد محدودی از پزشکان حین معایینه به صورت دقیق از این کرایتریا استفاده می کردند و دقیقا 4 کیلوگرم فشار بر روی 18 نقطع توصیف شده وارد می کردند. این پزشکان برای تشخیص بیماری از دیگر علائم مثل خستگی، اختلال شناختی، و دیگر علائم جسمی برای تشخیص فیبرومیالژی استفاده می کردند که این علائم در کرایتریای بالا وجود ندارد. یک مشکل دیگر این کرایتریا این موضوع است که در صورت بهبود علائم بیمار، بیماری از تشخیص خارج می شود و دیگر جزو افراد مبتلا به فیبرومیالژی حساب نمی شود.
20 سال بعد از نوشتن این کرایتریا، نیاز به یک کرایتریا بالینی که تمام جوانب فیبرومیالژی را پوشش دهد و در شرایط بالینی نیز قابل استفاده باشد توسط کمیته تحقیقات فیبرومیالژی احساس شد. هدف این کمیته توسعه کرایترایی بود که بتوان از آن در شرایط بالینی نیز استفاده کرد و به جای تشخیص صفر یا یک ای، بتواند شدت بیماری را بر روی یک طیف نشان دهد. این کرایتریای جدید در سال 2010 نوشته شد و در سال های 2011 و 2016 مورد بازبینی قرار گرفت و معیار های مختلفی برای بررسی توانایی شناختی بیمار، کیفیت خواب، خستگی و دیگر علائم دارد.
کرایتریای تشخیصی فیبرومیالژی در ابتدا توسط روماتولوژیست ها برای انجام تحقیقات طراحی شده بوده. بعد از گسترش تشخیصات به فضای بالینی، این کرایتریا در بسیاری از تشخیصات بالینی کاربرد نداشت. یک پیشرفت بزرگ در تشخیص این بیماری، طراحی یک روش تشخیصی بر حسب علائم متفاوت بیمار و حذف کرایتریا بر پایه نقاط حساس بوده است. این پیشرفت نشان دهنده تغییر دید به این بیماری و در نظر گرفتن آن به عنوان طیفی از علائم است.

تخمین های شیوع
فیبرومیالژی در تمام نژاد ها دیده می شود و فقط به کشور های صنعتی محدود نیست. شیوع این بیماری در کل جامعه بین 2% تا حدود 12% تخمین زده می شود و یک بیماری شایع است. شیوع این بیماری با افزایش سن بیشتر می شود و این افزایش در خانم ها پررنگ تر از آقایان است. پیک شیوع این بیماری در دهه 5 ام تا 7 ام زندگی است (7.4% تا 10%). با استفاده از کرایتریای بر پایه نقاط حساس 1990، این بیماری در زنان 4 تا هفت برابر شایع تر از مردان است. این موضوع یکی دیگر از طبعات ناخواسته کرایتریای قدیمی است، چون در حال حاضر مشخص شده است که زنان نسبت به مردان حساسیت بیشتری نسبت به فشار بر روی بدن دارند و این حساسیت بیشتر باعث تشخیص بیش از حد این بیماری در زنان شده است. با استفاده از کرایتریای جدید نسبت زنان به مردان، 2 به 1 است. بر خلاف این موضوع، شیوع این بیماری در کودکان بین دو جنس به یک نسبت است (تا قبل از بلوغ حساسیت دختران به فشار با پسران برابر است). علائم بسیاری از کودکان با بزرگ شدن برطرف می شود. علل بروز این بیماری به خوبی مشخص نشده است اما فاکتور های خطر دخیل در آن عبارت اند از: چاقی، کمبود فعالیت فیزیکی، احساس رضایت از کار/زندگی پایین، آسیب فیزیکی، . سابقه فامیلی فیبرومیالژی.

علائم بالینی
علائم بالینی این بیماری معمولا فراتر از درد به تنهایی هستند و این علائم به افتراق فیبرومیالژی از درد های دیگر مانند درد های نورپاتیک (درد ناشی از اختلال اعصاب) کمک می کنند. مهم ترین علامت فیبرومیالژی این است که درد بیمار شدید تر و گسترده تر از میزان قابل انتظار است. در کرایتریای جدید گستردگی درد با پرسیدن از بیمار درباره وجود یا عدم وجود درد در 19 قسمت مختلف از بدن بررسی می شود. برحسب تعداد مناطق درگیر گستردگی درد بین 0 تا 19 امتیاز می گیرد. علائم همراه با درد که در بسیاری از بیماران یافت می شوند بین 0 امتیاز (نبودن علامت) تا 3 امتیاز (شدید بودن علامت)، امتیاز می گیرند. این علائم عبارت اند از: مشکلات خواب، مشکلات حافظه، خستگی، سردرد، علائم مشابه با سندروم روده تحریک پذیر (درد شکم همراه با اسهال و یبوست متناوب)، و علائم افسردگی. دسته دیگری از علائم که با پیشرفت درک ما از نحوه ایجاد بیماری بهتر شناخته می شوند حساسیت بیش از حد به محرک های حسی است. افراد مبتلا به فیبرومیالژی همانطور که محرک های دردناک حساسیت بیش از حد دارند، نسبت به صدا های بلند و نور های درخشان نیز حساسیت بیش از حد دارند. این حساسیت بیش از حد به محرک ها باعث علائمی مانند خشکی چشم و تکرر ادرار می شود و می تواند به تشخیص این بیماری کمک زیادی کند.
اختلال شناختی
بیماران مبتلا به فیبرومیالژی از اختلال توانایی شناختی خود شکایت دارند. علائم این دسته از اختلالات می تواند به صورت عدم تمرکز در حین خواندن کتاب تا کاهش حافظه کوتاه مدت متغییر باشد. در مطالعه انجام شده بر پایه انجام چند کار به صورت همزمان (Multitasking) نشان داده شده است که این بیماران در طیف گسترده از فعالیت های شناختی ضعیف عمل می کنند و توانایی شناختی آن ها به نسبت سنشان زودتر کاهش پیدا می کند.
بی خوابی
اکثر افراد مبتلا به این بیماری از بی خوابی مزمن رنج می برند. تعدادی از این بیماران در به خواب رفتن مشکل دارند (Initial insomnia) اما اکثر این بیماران چند ساعت بعد از به خواب رفتن بیدار می شوند و به صورت آزارنده ای هوشیار می شوند (mid-insomnia) و بعد از آن تا زمان صبح نمی توانند به خوبی بخوابند (Terminal insomnia). افراد مبتلا به این بیماری معمولا بعد از بیدار شدن در صبح احساس خشکی می کنند، از لحاظ شناختی کند هستند و با خواب شب گذشته سرحال نشده اند.

خشکی صبحگاهی
خشکی صبحگاهی که توسط اکثر مبتلایان به فیبرومیالژی تجربه می شود طولانی تر و شدید تر از دیگر علل خشکی صبحگاهی است. خشکی صبحگاهی استئوآرتریت معمولا بین 5 دقیقه تا 15 دقیقه است، در حالی که خشکی صبحگاهی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید 30 دقیقه تا 2 ساعت طول می کشد. در مقایسه با این دو بیماری، خشکی صبحگاهی فیبرومیالژی بین 45 دقیقه نت 2 ساعت طول می کشد. درد شایع ترین علامت همراه با خشکی است و به همین دلیل افتراق خشکی صبحگاهی و درد از یکدیگر برای بیماران مشکل است.

ضعف و بی حالی
در حدود 80% بیماران مبتلا به فیبرومیالژی از ضعف و بی حالی شکایت دارند. تعداد بالایی که از بیمارانی که کرایتریای فیبرومیالژی را پر می کنند، کرایتریای سندروم ضعف مزمن (Chronic fatigue syndrome) را نیز دارند. تشخیص های افتراقی ضعف و بی حالی زیاد هستند و شامل اختلالات خواب، عفونت های مزمن، بیماری های خودایمنی، بیماری های روانی و سرطان ها می شوند. ضعف و بی حالی می تواند به دلیل تجویز دوز بالای دارو های تجویز شده برای بیمار، مثل دارو های ضد افسردگی سه حلقه و دیگر دارو های تجویز شده برای درمان بی خوابی مرتبط با فیبرومیالژی باشد.

بیماری های درد همراه با فیبرومیالژی
بیماری های درد همراه شونده با فیبرومیالژی به دو دسته کلی تقسیم می شوند. دسته اول بیماری هایی هستند که مکانیزم مشابهی با فیبرومیالژی دارند (مانند سندروم روده تحریک پذیر و سردرد تنشی). دسته دوم بیماری هایی هستند که مکانیزم آن ها با فیبرومیالژی متفاوت است (مانند درد های ناشی از نوروپاتی). در گذشته به دسته اول فیبرومیالژی اولیه گفته می شد و به دسته دوم فیبرومیالژی ثانویه.
مشخص کردن این موضوع که فیبرومیالژی بیمار از نوع اولیه است یا ثانویه می تواند برای مشخص کردن روند درمانی مهم باشد. در فیبرومیالژی ثانویه بخشی از افزایش حساسیت سیستم عصبی مرکزی به دلیل پیام های درد مکرر ناشی بیماری زمینه ای اتفاق می افتد و کنترل نبودن بیماری زمینه ای می تواند باعث پایداری این افزایش حساسیت شود. در این بیماری درمان تهاجمی برای کنترل بیماری زمینه ای می تواند باعث کاهش علائم فیبرومیالژی شود. فیبرومیالژی اولیه بیشتر به دلیل اختلال عملکردی سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) اتفاق می افتد و شروع بیماری معمولا در سنی پایین تر از فیبرومیالژی ثانویه است.
بیماری های درد مزمن همراه
به دلیل افزایش حساسیت سیستم عصبی مرکزی ممکن است بیماران علائم مختلفی همراه با فیبرومیالژی داشته باشند. تعدادی از این علائم عبارت اند از: سردرد، درد صورت، درد مفصل فک، سندروم روده تحریک پذیر، درد شکم بعد از غذا، درد مثانه، درد واژن در خانم ها، اندومتریوز و سندروم درد مجاری ادراری در خانم ها. بیماران مبتلا به فیبرومیالژی برحسب اینکه کدام یک از این بیماری های همراه وجود دارد ممکن است در گذشته به متخصصین اعصاب، اورولوژی، گوارش یا زنان و زایمان مراجعه کرده باشند.
افزایش حساسیت عصبی/دندانی
بیمارانی که به صورت همزمان دچار سردرد، درد صورت و درد فک می شوند ممکن است به متخصصین مختلفی از جمله دندان پزشکان و نورولوژیست ها برای درمان خود مراجعه کنند. در تمام این موارد یافته مشترک در بین این علائم افزایش حساسیت سیستم عصبی است که باعث ایجاد درد صورت، سردرد و درد فک و دندان می شود.
افزایش حساسیت گوارشی
سندروم روده تحریک پذیر (درد شکم همراه با اسهال و یبوست متناوب) و سو هاضمه (درد شکم بعد از غذا) خوشخیم بیماری های شایع گوارشی هستند که در 30% تا 50% بیماران مبتلا به فیبرومیالژی دیده می شوند. یک خصوصیت مشترک بین سندروم روده تحریک پذیر و فیبرومیالژی تغییر عملکرد سیستم عصبی و افزایش حساسیت آن است که این موضوع به همراه میزان درک بیمار از بیماری خود می تواند بر روی نتیجه درمانی اثرگذار باشد.

افزایش حساسیت در بیماری های زنان
سندروم های درد لگن از جمله درد واژن، قاعدگی دردناک، و اندومتریوز می توانند همراه با فیبرومیالژی دیده شوند. این سندورم های درد با افزایش حساسیت سیستم عصبی و میزان استرس بیمار ارتباط دارند.
افزایش حساسیت در بیماری های اورولوژی
حدود 60% بیماران مبتلا به فیبرومیالژی علائم اورولوژیکی مانند احساس نیاز به دفع فوری ادرار و بیدار شدن مکرر حین خواب برای رفتن به دستشویی دارند و رابطه قوی ای بین ابتلا به فیبرومیالژی و سندروم های درد مثانه و التهاب مثانه وجود دارد. حدود 12% بیماران مبتلا به فیبرومیالژی به سندروم مجرای ادراری خانم ها (female urethral syndrome) مبتلا هستند. این سندروم به صورت تکرر ادرار، سوزش ادرار، احساس ناراحتی در محل مجرای ادراری و درد مجرای ادراری بدون اینکه در ادرار بیمار باکتری وجود داشته باشد، بروز می کند. بسیاری از این بیماران تحت درمان آنتی بیوتیکی قرار می گیرند و به دلیل عفونی نبودن منشا درد بهبود پیدا نمی کنند. در حال حاضر پرسشنامه هایی برای غرباگری این سندروم در بیماران مبتلا به فیبرومیالژی طراحی شده اند.

تشخیص فیبرومیالژی ثانویه
در بیمارانی که به یک بیماری مزمن دیگر مرتبط هستند، با پیشرفت علائم ممکن است فیبرومیالژی ایجاد شود. در صورتی که بیماری اولیه بیمار یک مشکل التهابی یا یک بیماری دردناک دیگر بوده باشد، به فیبرومیالژی ایجاد شده، فیبرومیالژی ثانویه گفته می شود. ثانویه نامیدن این فیبرومیالژی به این معنا نیست که حتما بیماری اولیه علت ایجاد فیبرومیالژی بوده است، اما به دلیل اهمیت داشتن درمان و کنترل بیماری اولیه، ثانویه نامیدن این فیبرومیالژی از نظر بالینی اهمیت پیدا می کند. با اینکه از نظر بالینی نمی توان فیبرومیالژی اولیه را از ثانویه افتراق داد، اما با کمک نتایج آزمایشگاهی و تصویربرداری می توان تفاوت این دو بیماری را مشخص کرد.
به عنوان مثال هایی برای فیبرومیالژی ثانویه، 30% بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و 40% بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک (منتشر) به فیبرومیالژی نیز مبتلا هستند. با اینکه در بیمارن مبتلا به آرتریت روماتوئید التهاب غشا مفصلی باعث ایجاد درد می شود اما در بیمارانی که به صورت همزمان به فیبرومیالژی نیز مبتلا هستند شدت درد و ناراحتی بیمار بیشتر از مقدار پیشبینی شده درد توسط مقدار التهاب مفصل است. این موضوع در درمان بیماران مبتلا به بیماری های روماتولوژیک مهم است چون افزایش دوز دارو های ضد روماتیک در بیمارانی که التهاب مفصل اندکی دارند بر روی درد ناشی از فیبرومیالژی این بیماران اثر کمی دارد. در این دسته از بیماران بهترین نتیجه درمانی زمانی حاصل می شود که هر کدام از دو بیماری به صورت مجزا درمان شوند.
به افراد مبتلا به بیماری های روماتولوژیک باید تذکر داده شود که با کاهش دوز دارو های کورتیکواستروئیدی (یک دسته مهم از دارو های ضد التهابی) ممکن از فیبرومالژی بیمار به صورت موقتی بدتر شود اما این موضوع نباید باعث کاهش دوز این دارو ها شود. به همین دلیل در حین کاهش دوز دارو های کورتیکواستروئیدی باید درمان فیبرومیالژی با شدت بیشتری انجام شود. این پدیده (افزایش درد فیبرومیالژی با کاهش دوز دارو های استروئیدی) یک اتفاق غافلگیر کننده است چون دارو های کورتیکواستروئیدی نقشی در کنترل فیبرومیالژی اولیه ندارد. در کلینینک فوق تخصصی درد پروفسور سیروس مومن زاده برای کاهش شدت پیدا کردن درد بیمار حین کاهش دوز دارو های کورتیکواستروئیدی بهتر است این کاهش دوز در فواصل دو هفته ای انجام شود. مقدار کاهش دوز برحسب مقدار دوز دریافتی حال حاضر بیمار تنظیم می شود.
بیماری های عفونی و التهابی ای که که با فیبرومایالژی مرتبط هستند عبارت اند از: هپاتیت C، سل، سیفلیس و بیماری لایم. میزان همراهی این بیماری ها با فیبرومیالژی به میزان شیوع آن ها در جامعه بستگی دارد. در یک بررسی 788 بیمار مبتلا به بیماری لایم با میانگین مدت ابتلا 2.5 سال 20% این افراد همزمان به فیبرومیالژی مبتلا بودند. در این بیماران فیبرومیالژی بعد از 1 تا 4 ماه از شروع بیماری لایم آغاز شده بود و اکثرا این افراد به آرتریت لایم مبتلا بودند. با اینکه اکثر علائم بیماری لایم با درمان آنتی بیوتیکی بهبود پیدا می کردند اما معمولا علائم بیماری فیبرومیالژی باقی می ماند.
نحوه بیماری زایی
افراد مبتلا به فیبرومیالژی مجموعه ای از علائم مختلف دارند اما شایع ترین علامت درد است. قبل از پیشرفت روش های تحقیقاتی مثل تست های حسی و تصویربرداری های عملکردی سیستم عصبی بسیار باور داشتند که بیماری فیبرومیالژی به دلایل روانی-اجتماعی ایجاد می شود و علت فیزیولوژیک ای ندارد. اما مشخص شده است که این افراد در زمینه حسی اختلال دارند که در اوایل حدس زده می شد که این اختلال حسی فقط در زمینه حس درد است (مانند ایجاد درد با محرک غیردردناک). اما با پیشرفت تحقیقات نشان داده شده است که این بیماران نسبت به دیگر محرک های حسی مانند صدا نیز افزایش حساسیت پیدا کرده اند. با استفاده از تصویربرداری MRI عملکری شواهد به دست آمده نشان می دهند که فعالیت عصبی در پاسخ به محرک های خفیف حسی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژی در مقایسه با افراد سالم افزایش پیدا کرده است. این تحقیقات تاثیر فاکتور های روانی بر میزان درد بیمار را نشان داده اند. بیماران مبتلا به فیبرومیالژی آستانه درد پایین تری نسبت به افراد سالم دارند. با اینکه محرک های مختلفی مانند گرما یا الکتریسیته بررسی شده اند اما محرک های فشاری رابطه دقیق تری با میزان درد بیمار در فیبرومیالژی یا دیگر سندروم های درد مزمن دارند.
علاوه بر تصویربرداری، دیگر آزمایشات نشان داده اند که میزان مواد بیوشیمیایی مرتبط با درد در بدن این بیماران نسبت به جمعیت عادی افزایش پیدا کرده است. همچنین پاشخ دهی این افراد به مسکن های اوپیوئیدی کمتر از افراد سالم است. یکی دیگر از زمینه های در دست تحقیق، تحقیقات ژنتیکی است که با استفاده از نتایج آن ها می توان برنامه درمانی شخصی ای برای هر بیمار مبتلا به فیبرومیالژی تنظیم کرد.
روش های مدیریت بیماری
هدف از درمان فیبرومیالژی کاهش درد، بهتر کردن کیفیت خواب، افزایش عملکرد فیزیکی، بهبود تعاملات اجتماعی و برقراری تعادل عاطفی است. برای رسیدن به این اهداف از حمایت اجتماعی، آموزش به بیمار، دارو ها و دیگر روش های درمانی استفاده می شود.
دیدگاه
دیدگاه به معنی ساختار ذهنی ای است که بیمار یا پزشک با آن وارد جلسه درمانی می شوند. از دیدگاه پزشک فیبرومیالژی یک بیماری التهابی-عصبی است که با کمک این دیدگاه می توان برنامه ای درمانی برای بیمار تهیه کرد. از دیدگاه بیمار درک این موضوع مهم است که فیبرومیالژی مجموعه ای از علائم با درمان هایی است که برای اثربخشی بیشتر نیاز به مشارکت روانی و اجتماعی از طرف بیمار دارد.
تشخیص
در هنگام تشخیص بیماری توجه کردن به بیماری های همراه آن و تشخیص بیماری هایی مانند کم کاری تیروئید، نارسایی کلیوی و دیابت مهم است. به عنوان مثال در بیماری که همزمان به آرتریت روماتوئید و فیبرومیالژی مبتلا است، بهترین پاسخ درمانی زمانی حاصل می شود که این دو بیماری به صورت مجزا از هم و بدون توجه به بیماری دیگر درمان شوند. علاوه بر این موضوع ممکن است بیمار، به بیماری های دردناک دیگری (مثلا کمردرد) نیز مبتلا باشد که این موارد نیز باید مورد توجه قرار بگیرند.
آموزش
آموزش دادن به بیماری یکی از ارکان اصلی مدیریت فیبرومیالژی است. درک شدن ماهیت بیماری نقشی اساسی در شرکت کردن بیمار در برنامه درمانی دارد. مطالعات زیادی اثر درمان شناختی-رفتاری (cognitive behavior therapy) بر نتیجه درمان فیبرومیالژی را بررسی کرده اند و نتیجه این مطالعات نشان دهنده تاثیر مثبت این روش درمانی بر روی شدت درد، توانایی مقابله با درد، رفتار بیمار در هنگام تجربه درد، افسردگی و عملکرد فیزیکی بیمار است. این تاثیرات مثبت معمولا تا ماه ها بعد از اتمام درمان باقی می مانند و اضافه کردن جلساتی بعد از تمام شدن مدت درمان اصلی می تواند باعث باقی ماندن طولانی تر این اثرات مثبت شود.
درمان های فیزیکی
درمان های فیزیکی مختلفی برای کنترل این بیماری پیشنهاد شده اند و می توان آن ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: دسته اول فعالیت هایی هستند که بیمار به تنهایی می تواند آن ها را انجام دهد و دسته دوم فعالیت ها و تمرین هایی هستند که باید تحت نظر یک فیزیوتراپیست انجام شوند. در خانه بیمار می تواند با استفاده از یک ساعت مدت زمان انجام کار های خود را اندازه گیری کند و بعد از اتمام فعایت به همان میزان که کار مورد نظر طول کشیده است استراحت کند. ورزشی که به به مرور شدت آن افزایش پیدا می کند، حمام گرم و تکنیک های ریلکسیشن روش هایی هستند که خود بیمار می تواند آن ها را انجام دهد و معمولا هزینه چندانی ندارند.
ورزش های هوازی از جمله روش های غیردارویی اصلی ای هستند که برای درمان بیماران مبتلا به فیبرومیالژی پیشنهاد می شوند و اثرات مثبت این ورزش ها در مطالعات مختلف نشان داده شده اند. این ورزش های با افزایش توانایی قلبی عروقی باعث حفظ عملکرد روزانه و افزایش طول عمر بیماران می شوند. ورزش هایی که در آن ها ضربات وارد شده به بدن اندک هستند (مانند شنا کردن) اگر با شدتی انجام شوند که باعث چالش سیستم قلبی-عروقی (و در نتیجه بهتر شدن عملکرد آن در طی زمان) شوند، می توانند باعث کاهش درد، افزایش کیفیت خواب، تنظیم حالت روحی و روانی، بهبود استقامت، ایجاد نگرشی جدید، بهبود توانایی شناختی و در نهایت افزایش احساس سلامتی بیمار شوند. بیمارانی که می توانند ورزش کنند اثرات منفی فیرومیالژی بر روی زندگی را کمتر تجربه می کنند. مطالعات جدید بر روی بیمارانی که فقط در برنامه های ورزشی شرکت می کرده اند نشان دهنده بهبود کیفیت زندگی و کاهش درد این افراد هستند. اما دانستن این نکته مهم است که فعالیت شدید می تواند درد بیمار را به صورت موقتی بدتر کند و باعث ترس بیمار از حرکت کردن، مخصوصا در افراد مبتلا به فیبرومیالژی، شود. متاسفانه معمولا قبل از زمانی که بیماری تشخیص داده می شود، بیمار دچار ترس از فعالیت و ورزش شده است. برای شروع فعالیت بهتر است ورزش هایی انتخاب شوند که شدت پایینی دارند و باعث وارد شدن ضربه به بدن نمی شوند. یکی از این روش های ورزشی راه رفتن به صورت درجا در استخر است. دیگر ورزش ها مانند یوگا، پیلاتس و تایچی نیز می توانند باعث کاهش درد ناشی از فیبرومیالژی شوند.

اکثر بیماران گرما را به عنوان فاکتوری کمک کننده عنوان می کنند. یک حمام داغ می تواند باعث کاهش شدت سردرد، بدن درد و خشکی بدن شود. گرما می تواند باعث ریلکس شدن عضلات، کمک به ورزش و افزایش احساس سلامتی شود. ماساژ اگر در ابتلا به آرامی آغاز شود می تواند به بیماران کمک کند اما اثر مثبت آن حداکثر 1 تا 2 روز باقی می ماند.
درمان ها
درمان شناختی-رفتاری (cognitive behavior therapy)
روش های درمانی بسیاری برای کاهش درد در بیماران مبتلا به درد مزمن منتشر (از جمله فیبرومیالژی) استفاده شده اند و اثرات مثبتی داشته اند. در یک مطالعه جدید برای بررسی درمان شناختی-رفتاری تلفنی نشان داده شده است که این روش می تواند با کیفیت بالایی به بیماران کمک کند. در این مطالعه 442 بیمار مبتلا به درد منتشر مزمن تحت درمان های مختلفی از جمله ورزش و درمان شناختی-رفتاری به مدت 6 ماه قرار گرفتند و افرادی که درمان شناختی-رفتاری (با یا بدون ورزش) دریافت کرده بودند نسبت به افرادی که این روش درمانی را دریافت نکرده بودند، نتایج بهتری داشتند. بیمارانی که همزمان تحت درمان شناختی-رفتاری و روش های درمانی ورزشی قرار گرفته بودند، بهترین نتایج را داشتند. بهبود کیفیت زندگی در این افراد طولانی مدت بود و به دلیل مصاحبه تلفنی به جای رو در رو هزینه قابل قبولی داشت. تنظیم توجه برای بیماران مبتلا به درد منتشر مزمن برای درک بهتر درد و تغییر دیدگاه به آن، بسیار موفقیت آمیز بوده است. هدف از تنظیم توجه قطع چرخه منفی ناشی از شناخت نامناسب درد است. در یک مطالعه جدید، بیماران به مدت 4 هفته، هفته ای یک بار تحت درمان 15 دقیقه ای تنظیم توجه قرار گرفتند. در این مطالعه بیمارانی که تحت این روش درمانی قرار گرفته بودند نسبت به دیگر افراد تغییر واضح و قابل توجهی در میزان درد داشتند.

درمان های دارویی
تغییرات جدید در زمینه درمان دارویی فیبرومیالژی به دلیل توسعه دارو های جدید و بررسی اختصاصی آن در درمان فیبرومیالژی اتفاق افتاده است. دارو هایی که در حال حاضر توسط FDA (سازمان غذا و دارو آمریکا) برای درمان این بیماری تایید شده اند عبارت اند از: مهار کننده های بازجذب آمین (Amin reuptake inhibitors) مانند دولوکستین (Duloxetine) و میلناسیپرال (Milnacipran)، پایدار کننده های غشا (membrane stabilizer) مانند پره گابالین (pregabalin). داور های بسیار دیگری نیز برای درمان این بیماری استفاده شده اند که نتایج مختلفی داشته اند. انتخاب این دارو ها بر اساس دانش تئوری از اختلالات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک کشف شده در بیماران مبتلا به فیبرومیالژی است. این اختلالات نقش مهمی در ایجاد درد دارند. یک روش برخورد با این بیماری تقسیم کردن علائم آن به سه دسته کلی درد، بی خوابی و افسردگی است و انتخاب دارو ها بر اساس این سه دسته کلی علائم بیمار انجام می شود.
دارو های ضدالتهابی غیر استروئیدی (NSAIDs)
دارو های ضدالتهابی غیر استروئیدی مانند بروفن و ناپروکسن و … به عنوان درمان تک دارویی در این بیماری موثر نیستند. از این دارو ها در همراهی با دیگر دارو ها استفاده می شود و این دسته دارویی با کاهش التهاب بیمار می توانند پیام های درد مکرر که باعث افزایش حساسیت سیستم عصبی مرکزی می شوند را کاهش دهد.

بی حسی های موضعی
به طور کلی افزودن لیدوکائین (یک داروی بی حسی) به درمان با آمی تریپتیلین خوراکی باعث افزایش کنترل درد نشده است. اما در یک مطالعه جدید بر روی 68 بیمار مبتلا به فیبرومیالژی مشخص شده است که این دارو ها می توانند آستانه درد بیماران را افزایش دهند. این افزایش آستانه درد می تواند باعث کاهش پیام های درد و در نتیجه کاهش حساسیت بیش از حد سیستم عصبی مرکزی شود.

اوپیوئید ها
با اینکه دارو های اوپیوئیدی برای درمان فیبرومیالژی تجویز می شوند اما شواهد تجربی و بالینی نشان دهنده این موضوع است که این دارو ها در کنترل این بیماری تاثیر کمی دارند. استفاده از این دسته از دارو ها خطراتی مانند ایجاد تحمل (کاهش پاسخ به دارو)، افزایش حساسیت به درد به دلیل مصرف دارو و اعتیاد دارد. به دلیل این خطرات و تاثیر اندک در کنترل بیماری استفاده از این دسته از دارو ها برای بیماران مبتلا به فیبرومیالژی توصیه نمی شود. این دسته از دارو ها می توانند ساختار خواب را در بیماران مبتلا به فیبرومیالژی به هم بزنند که باعث بیشتر شدن خواب سبک و کاهش خواب عمیق می شود. اختلال خواب بیمار می تواند دیگر علائم فیبرومیالژی را بدتر کند. هرچه دوز دارو های اوپیوئیدی استفاده شده بیشتر باشد، اختلالات خواب نیز شدیدتر می شوند. در افراد با فیبرومیالژی شدید و بیمارانی که به دیگر روش های درمانی پاسخ نداده اند استفاده از اوپیوئید ها باید با هدف بهبود قابل ملاحظه عملکرد بیمار انجام شود و نه فقط کاهش درد. اگر عملکرد بیمار بعد از شروع این دسته از دارو ها بهتر نشد، باید این دارو ها قطع شوند و دیگر هم شروع نشوند. باید قبل از شروع اوپیوئید ها هدف نهایی بهبود عملکرد و حداکثر دوز مجاز دارو مشخص شود.

مهار کننده های بازجذب آمین
دارو های ضد افسردگی سه حلقه ای (Tricyclic anti-depressant) در دوز های پایین موثر اند و باعث بهبود خواب بیماران و افزایش اثرات دارو های مسکن می شوند. دو تا از دارو های ضد افسردگی سه حلقه ای که برای درمان فیبرومیالژی کاربرد زیادی دارند عبارت اند از آمی تریپتیلین (amitriptyline، معمولا با دوز 10 تا 50 میلی گرم) و سیکلوبنزاپرین (cyclobenzaprine، معمولا با دوز 2.5 تا 20 میلی گرم). این دارو ها دقیقا قبل از خواب شب استفاده می شوند.

دسته بعدی دارویی، مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (selective serotonin reuptake inhibitor) هستند. این دارو ها نیز جزو دارو های ضد افسردگی هستند اما در دوز های بالاتر برای به صورت تک دارویی در درمان فیبرومیالژی نیز موثر هستند. فلوکستین (fluoxetine) یکی از دارو های این دسته است که با دوز 40 تا 50 میلی گرم در روز برای درمان درد فیبرومیالژی کاربرد دارد.

مهارکننده های بازجذب سرتونین-نور اپی نفرین (serotonin-norepinephrine reuptake inhibitor) یکی دیگر از مهار کننده های بازجذب آمین هستند. دو تا از دارو های مهارکننده بازجذب سرتونین-نور اپی نفرین که برای درمان درد های ناشی از فیبرومیالژی استفاده می شوند دولوکستین (duloxetine) و میلناسیپران (milnacipran) هستند. بدون توجه به اینکه بیمار به افسردگی مبتلا هست یا خیر، دولوکستین با دوز 60 تا 120 میلی گرم هر روز صبح می تواند باعث کاهش درد بیمار شود. این دارو ها معمولا صبح ها مصرف می شوند چون به دلیل افزایش احساس انرژی توسط بیمار، مصرف آن ها در شب ها می تواند باعث بی خوابی شود. این دوز دولوکستین معمولا به خوبی توسط بیماران تحمل می شود. در تعداد محدودی از بیماران، عوارض جانبی خفیفی مانند تهوع، خشکی دهان، یبوست و بی اشتهایی گزارش شده است. با اینکه دوز های بالاتر دارو در کنترل درد موثر تر هستند، در کلینیک فوق تخصصی درد پروفسور سیروس مومن زاده برای کاهش احتمال ایجاد این عوارض، دولوکستین با دوز پایین تر 30 میلی گرم هر روز صبح آغاز می شود و در صورتی که عارضه ای برای بیمار ایجاد نشود، بر حسب شرایط دوز دارو هر هفته تا 30 میلی گرم افزایش داده می شود. میلناسیپران معمولا با دوز 100 تا 200 میلی گرم تجویز می شوند. به دلیل اینکه این دارو بیشتر از دولوکستین باعث افزایش انرژی می شود، از این دارو در بیمارانی استفاده می شود که خستگی شدیدتری دارند و یا مشکلات حافظه در این بیماران شدیدتر از بقیه افراد است. البته لازم به ذکر است که این دارو به خوبی دولوکستین تحمل نمی شود و عوارض آن کمی بیشتر از دولوکستین است.

مهارکننده گیرنده NMDA
دارو های مهار کننده گیرنده عصبی ان-متیل-دی-آسپارتیت (N-methyl-D-aspartate) برای کاهش حساسیت سیستم عصبی مرکزی استفاده می شوند. دارو های زیادی از این دسته مانند کتامین (Ketamine)، ممانتین (memantine) و دکسترومتورفان (dextromethorphan) برای کنترل درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژی بررسی شده اند و نتایج از این تحقیقات نشان دهنده عملکرد خوب این دارو ها بوده است. به عنوان در مورد کتامین 50% بیماران از مصرف این دارو سود بردند. کتامین یکی از دارو هایی است که باعث فهم بهتر ما از وجود زیرگروه های مختلف فایبرومیالژی شده است، چون در بیماران فیبرومیالژی ای که از دیگر جنبه ها یکسان بوده اند تفاوت واضحی در پاسخ به کتامین یا عدم پاسخ به آن وجود دارد. استفاده از کتامین در درمان فیبرومیالژی به دلیل ترس از عوارض جانبی آن محدود شده است. بعضی از این عوارض روانی و به صورت احساس واقعی نبودن، تغییر تصور شخص از بدن خود و تغییر حواس شنوایی و بینایی هستند و عوارض دیگری مانند اضطراب، سرگیجه، خشم و حالت تهوع نیز در بعضی بیماران وجود دارد. همچنین در یک مطالعه جدید نشان داده شده است که اثرات مثبت تزریق وریدی کتامین بعد از تزریق و 8 هفته بعد از آخرین دوز تمام می شوند. به همین دلیل استفاده تزریقی از کتامین، بجز در بیماران خاص، بیشتر برای اثر پیشبینی کننده آن برای پاسخ دهی بیمار به کتامین خوراکی یا دکسترومتورفان استفاده می شود.

لیگاند های 2ϭα (دارو های ضد تشنج)
بعضی از دارو هایی که در ابتدا برای درمان تشنج و صرع تولید شده اند همانطور که می توانند آستانه تحریک سیستم عصبی مرکزی را بالا ببرند (و در نتیجه از وقوع تشنج جلوگیری کنند) می توانند آستانه تحریک عصبی در پاسخ به درد را بالا ببرند. پره گابالین (pregabalin) و گاباپنتین (gabapentin) از این دارو ها هستند. این دارو ها اثرات ضدتشنجی دارند و می توانند باعث کاهش حساسیت سیستم عصبی به درد شوند. این دارو ها باعث کاهش رها سازی تعداد زیادی از مواد شیمیایی مسئول انتقال پیام های درد می شوند، در نتیجه شدت درد بیمار کاهش پیدا می کند، کیفیت خواب بهتر می شود و خستگی مزمن بیمار کمتر بروز پیدا می کند. پره گابالین به صورت دو یا سه دوز در روز و با دوز کلی 300 تا 600 میلی گرم در روز تجویز می شود. پره گابالین به خوبی تحمل می شود و عوارض اندکی دارد. شایع ترین عارضه آن سرگیجه خفیف است که حتی با ادامه دادن دارو نیز معمولا خود به خود برطرف می شود. در کلینیک فوق تخصصی درد پروفسور سیروس مومن زاده برای کاهش عوارض احتمالی، این دارو با دوز پایین تری شروع می شود و به صورت هفتگی دوز دارو افزایش پیدا می کند. یک روش افزایش دوز، شروع دارو با دوز 150 میلی گرم قبل از خواب و افزایش هفتگی آن تا 300 یا 450 میلی گرم است و بعد از آن می توان یک دوز دیگر در هنگام صبح نیز تجویز کرد. افزایش وزن خفیف (2 تا 4 کیلوگرم) و تورم خفیف بدن به ترتیب در 6% و 12% بیماران دیده می شود. این افزایش آب بدن تاثیر منفی ای بر روی قلب یا کلیه ها ندارد. گاباپنتین نیز در درمان فیبرومیالژی موثر است.

نالتروکسن با دوز پایین و درمان های دارویی ترکیبی
نالتروکسن (naltrexone) یک دارو با اثرات ضد اپیوئیدی است که به اخیرا در درمان فیبرومیالژی استفاده می شود. به صورت تئوری این دارو با اثرات ضد التهابی در سیستم عصبی مرکزی می تواند درد بیماران را کاهش دهد. نالتروکسن با دوز 1 تا 4.5 میلی گرم برای درمان فیبرومیالژی استفاده می شود. ترکیب چند دارو برای کنترل فیبرومیالژی توصیه شده است. لازم به ذکر است که در حال حاضر تحقیقاتی در زمینه ترکیب دارو هایی که هرکدام به تنهایی برای درمان فیبرومیالژی استفاده می شوند وجود ندارد. به صورت کلی دارو هایی که به صورت همزمان استفاده می شوند باید از دسته های مختلفی باشند، مکانیزم اثر متفاوتی داشته باشند و عوارض جانبی مشترکی نداشته باشند.

درمان های مداخله ای
درمان های جراحی برای کنترل درد سندروم های درد منتشر مزمن، از جمله فیبرومیالژی، توصیه نشده اند و می توانند باعث هزینه اضافی برای بیمار و نیاز به مراقبت های بعد از جراحی شوند. دیگر روش های غیر تهاجمی برای درمان سندروم های درد منتشر مزمن در حال بررسی هستند.
بیماری های همراه
اختلال عملکردی در خواب و خستگی
رابطه نزدیک اختلالات خواب و فیبرومیالژی یک موضوع مهم برای مشخص کردن استراتژی های درمانی برای کاهش درد و بهبود عملکرد بیمار است. شاید یکی از قدم های اولیه در درمان هدفمند، تمرکز بر روی بهبود کیفیت خواب بیمار باشد. بیماران مبتلا به فیبرومیالژی می توانند دچار ریتم های غیر طبیعی خواب شوند و ریتم غیر طبیعی خواب در افرادی که به فیبرومیالژی مبتلا نیستند می تواند علائمی مانند فیبرومیالژی (احساس درد و خستگی) ایجاد کند. کیفیت خواب پایین می تواند زمینه ای برای ایجاد درد های مزمن منتشر باشد. درمان و مدیریت اختلالات خواب در بیماران مبتلا به فیبرومیالژی هنوز اختصاصی نیست و به صورت تجربی انجام می شود. درمان شناختی-رفتاری می تواند باعث بهبود به خواب رفتن، کاهش بیدار شدن حین خواب و افزایش احساس کفایت خواب توسط بیمار شود. دارو های آرام بخش مانند ضدافسردگی های سه حلقه ای از حمله آمی تریپتیلین و سیکلوبنزاپرین (cyclobenzaprine) بیشترین دارو هایی هستند که برای بی خوابی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژی تجویز می شوند. با این وجود این دارو ها برای این کار مناسب نیستند چون معمولا عوارض بالایی دارند و بیمار نسبت به آن ها مقاوم می شود، هرچند که قطع این دارو ها به مدت یک ماه می تواند باعث برگشتن اثربخشی آن ها شود. چون دارو های مهار کننده انتخابی بازجذب سرتونین و مهارکننده بازجذب سرتونین-نور اپی نفرین باعث افزایش انرژی بیمار می شوند و ممکن است خواب بیمار را مختل کنند، بهتر است این دارو ها در هنگام صبح مصرف شوند. داروی پره گابالین برای کاهش درد و افزایش کیفیت خواب در این بیماران بسیار موثر است. خستگی با احتمال بسیار بالا معمولا نتیجه بی خوابی مزمن بیمار است. ورزش نقش مهمی در کاهش خستگی بیمار دارد. افسردگی و دیگر بیماری های همزمان مانند کم کاری تیروئید، دیابت، کم خونی و عفونت های مزمن نیز می توانند باعث کاهش انرژی بیمار شوند و بررسی و درمان آن ها نقش مهمی در درمان خستگی بیمار مبتلا به فیبرومیالژی دارد. ورزش با شدت کم تا متوسط می تواند باعث کاهش خستگی بیماران شود.
خلاصه
با وجود افزایش درک ما از پروسه بیماری و افزایش گزینه های درمانی، تشخیص و درمان بیماران با درد مزمن منتشر هنوز چالش برانگیز است. درحالی که سیستم درمانی تحت فشار است، طیف وسیع علائم فیبرومیالژی و تعداد بالای بیماری های همراه در جمعیت بیماران باعث سخت تر شدن تشخیص می شود. همچنین موثرترین روش های درمانی اکثرا به تغییر نحوه زندگی و رفتار بیمار نیاز دارند که باعث مشکل شدن درمان می شود. حتی کرایتریا تشخیصی این بیماری نیز در حال حاضر مورد بحث است و محققان و پزشکان برای کمک به تشخیص این بیماران در حال توسعه یک تعریف کاربردی از این بیماری هستند.
نشانه ها و تظاهرات بالینی فیبرومیالژی عبارت اند از: اختلال شناختی، بی خوابی، استرس روحی، خشکی بدن، درد اسکلتی-عضلانی و خستگی. این علائم غیر اختصاصی باعث مشکل شدن هم تشخیص و هم درمان می شوند. بیماری های همراه عبارت اند از: سندروم خستگی مزمن، سندروم روده تحریک پذیر، التهاب مثانه، آرتریت روماتوئید و لوپوس سیستمیک. این تصویر بالینی گسترده باعث پیچیده شدن روش های تشخیصی و افزایش بار بیماری بر روی فرد می شود.
نحوه بیماری زایی در فیبرومیالژی با استفاده از مطالعات مولکولی، بررسی های حسی، و دیگر روش های تستی مانند MRI عملکردی در حال بررسی و مشخص شدن است. غیرطبیعی بودن میزان مواد بیوشیمیایی تنظیم کننده عملکرد عصبی یکی از علل ایجاد فیبرومیالژی است. یکی دیگر از تغییرات در این بیماران، به هم خوردن تعادل مواد بیوشیمیایی ای است که مسئولیت تنظیم سیستم ایمنی بدن را بر عهده دارند. علل ژنتیکی و جنسیت نیز در ایجاد سندروم های درد منتشر مزمن نقش دارند. نتیجه این تحقیقات مشخص شدن تغییرات بیوشیمیایی و عملکردی ای است که منجر به درد مزمن منتشر می شوند.
روش های درمانی اکثرا به صورت ترکیبی از روش های دارویی، فعالیت های فیزیکی و برنامه های ورزشی و درمان شناختی-رفتاری انجام می شوند. دارو های که اخیرا توسط FDA تایید شده اند شامل پره گابالین، دولوکستین و میلناسیپران می شوند. نوع دارو و مقدار آن بر حسب شرایط بیمار و بیماری های همراه (مثلا بی خوابی) تنظیم می شوند. در نهایت بهترین نتیجه درمانی زمانی حاصل می شود که برنامه درمان از چند روش درمانی مختلف تشکیل شده باشد و بیمار در درمان خود مشارکت فعال داشته باشد (درمان فیزیکی، برنامه های ورزشی، درمان شناختی-رفتاری).
نکات مهم
• اهداف درمانی فیبرومیالژی عبارت اند از: کاهش درد، بهبود کیفیت خواب، بهبود توانایی عملکردی بیمار، حفظ روابط اجتماعی و بازگرداندن ثبات روانی و احساسی. برای رسیدن به این اهداف بیمار به ترکیبی از حمایت اجتماعی، آموزش، درمان های فیزیکی و دارو ها نیاز دارد.
• بیماران مبتلا به فیبرومیالژی افزایش حساسیت حسی دارند که در ابتدا تصور می شد فقط به حس درد محدود است اما مشخص شده است که در دیگر حواس بیمار (مثلا صدا و بینایی) نیز افزایش حساسیت وجود دارد.
• بیماران مبتلا به فیبرومیالژی مقدار بالاتری از مواد بیوشیمیایی مرتبط با درد دارند.
• در حال حاضر FDA سه دارو را برای درمان فیبرومیالژی تایید کرده است: دولوکستین و میلناسیپران که مهار کننده های بازجذب آمین هستند و پره گابالین که یک ثابت کننده غشا است.

مقدمه

درد و التهاب زانو از مشکلات رایجی هستند که افراد بسیاری در سنین مختلف با آن مواجه می‌شوند. این مشکلات می‌توانند ناشی از آسیب‌های فیزیکی، بیماری‌های التهابی مانند آرتروز، یا حتی افزایش سن باشند. یکی از روش‌های موثر برای مدیریت این دردها و بهبود عملکرد زانو، تزریق کورتون است. هنگامی که این تزریق با استفاده از گاید سونوگرافی انجام می‌شود، دقت و اثربخشی آن به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. در این مقاله به بررسی عمل جراحی زانو با تزریق کورتون تحت گاید سونوگرافی می‌پردازیم، به مزایا، روش اجرا و کاربردهای بالینی آن اشاره خواهیم کرد.

کورتون چیست؟

کورتیکواستروئیدها یا به طور ساده کورتون‌ها، دسته‌ای از داروهای ضد التهاب هستند که برای کاهش التهاب و درد در مفاصل، ماهیچه‌ها و بافت‌های نرم استفاده می‌شوند. این داروها به دلیل خواص ضد التهابی قوی خود، در کنترل بسیاری از بیماری‌های التهابی موثر هستند. در زانو، تزریق کورتون می‌تواند به کاهش التهاب، بهبود حرکت و کاهش درد کمک کند.

سونوگرافی در تزریق کورتون

سونوگرافی یک روش تصویربرداری است که از امواج صوتی برای ایجاد تصاویر دقیق از ساختارهای داخلی بدن استفاده می‌کند. در تزریق‌های زانو، از گاید سونوگرافی برای هدایت دقیق‌تر سوزن به محل مورد نظر استفاده می‌شود. این تکنیک کمک می‌کند تا تزریق مستقیماً در ناحیه آسیب‌دیده انجام شود و اثرات درمانی افزایش یابد.

مزایای استفاده از گاید سونوگرافی در تزریق کورتون

  1. دقت بالا: یکی از مهم‌ترین مزایای استفاده از سونوگرافی، دقت بالای آن در هدایت سوزن به محل دقیق است. این دقت کمک می‌کند که کورتون مستقیماً در ناحیه آسیب‌دیده و ملتهب تزریق شود و از آسیب به بافت‌های سالم جلوگیری کند.
  2. کاهش درد و عوارض: استفاده از سونوگرافی به پزشک این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به تزریقات مکرر و آزمایشی، تزریق را به طور مستقیم در ناحیه صحیح انجام دهد. این موضوع می‌تواند عوارض ناشی از تزریق اشتباه یا نفوذ سوزن به بافت‌های حساس را کاهش دهد.
  3. اثربخشی بهتر: هنگامی که کورتون به طور دقیق در محل التهاب و درد تزریق شود، اثرات آن بهبود یافته و بیمار سریع‌تر به نتایج مثبت دست خواهد یافت.
  4. مشاهده در زمان واقعی: پزشکان می‌توانند حرکت سوزن را در طول فرآیند تزریق مشاهده کنند، که این امر از بروز مشکلاتی مانند برخورد سوزن با عروق خونی یا اعصاب جلوگیری می‌کند.

کاربردهای تزریق کورتون در زانو

تزریق کورتون معمولاً برای درمان مشکلاتی مانند آرتروز، التهاب تاندون‌ها، بورسیت، آسیب‌های مفصلی و التهابات مرتبط با ورزش استفاده می‌شود. این روش به خصوص برای بیمارانی که نمی‌توانند تحت عمل‌های جراحی بزرگ قرار گیرند یا آن‌هایی که به دنبال روش‌های کمتر تهاجمی برای کاهش درد هستند، مفید است.

مراحل انجام تزریق کورتون با سونوگرافی

  1. معاینه اولیه: پیش از هر چیز، پزشک بیمار را معاینه کرده و نوع و شدت آسیب زانو را تعیین می‌کند. ممکن است نیاز به انجام تصویربرداری‌های دیگر مانند MRI برای تشخیص دقیق‌تر باشد.
  2. آماده‌سازی بیمار: بیمار به طور مناسب برای انجام تزریق آماده می‌شود. ناحیه زانو با مواد ضدعفونی‌کننده تمیز می‌شود تا از بروز عفونت جلوگیری شود.
  3. استفاده از سونوگرافی: پزشک با استفاده از دستگاه سونوگرافی، محل دقیق تزریق را تعیین می‌کند. این مرحله بسیار مهم است زیرا دقت تزریق، تاثیر مستقیم بر نتایج درمان دارد.
  4. تزریق کورتون: پس از یافتن محل مناسب، سوزن وارد مفصل یا ناحیه ملتهب می‌شود و کورتون تزریق می‌شود. تمامی این مراحل تحت گاید سونوگرافی انجام می‌شود تا از دقت بالای تزریق اطمینان حاصل شود.
  5. پس از تزریق: بیمار ممکن است کمی درد یا ناراحتی در محل تزریق احساس کند، اما این علائم معمولاً ظرف چند روز بهبود می‌یابند. توصیه می‌شود که بیمار تا چند روز از انجام فعالیت‌های سنگین خودداری کند.

عوارض احتمالی تزریق کورتون

اگرچه تزریق کورتون تحت گاید سونوگرافی به دلیل دقت بالاتر، خطرات کمتری دارد، اما همچنان ممکن است برخی عوارض جانبی ایجاد شود:

  1. عفونت: هر تزریقی به داخل بدن ممکن است خطر عفونت داشته باشد، هرچند این احتمال با رعایت اصول بهداشتی بسیار کم است.
  2. درد یا تورم موقتی: برخی بیماران ممکن است پس از تزریق، درد یا تورم موقتی را در ناحیه زانو تجربه کنند.
  3. تحلیل بافت: در برخی موارد نادر، تزریق مکرر کورتون ممکن است منجر به تحلیل بافت‌های نرم یا غضروفی شود.
  4. افزایش قند خون: در بیماران مبتلا به دیابت، کورتون می‌تواند باعث افزایش موقتی قند خون شود. به همین دلیل، نیاز است که بیماران دیابتی تحت نظر پزشک باشند.

اثربخشی و نتایج

تزریق کورتون تحت گاید سونوگرافی می‌تواند به کاهش سریع درد و التهاب کمک کند. نتایج معمولاً بین چند روز تا چند هفته بعد از تزریق قابل مشاهده است و می‌تواند تا چند ماه ادامه داشته باشد. این روش به ویژه برای بیمارانی که از مشکلات مزمن زانو رنج می‌برند، یک گزینه درمانی موثر و کم‌تهاجمی است.

جایگزین‌های تزریق کورتون

اگرچه تزریق کورتون یکی از روش‌های موثر برای کاهش درد زانو است، اما جایگزین‌های دیگری نیز وجود دارند. این جایگزین‌ها شامل تزریق پلاسمای غنی از پلاکت (PRP)، تزریق اسید هیالورونیک، و درمان‌های فیزیکی مانند فیزیوتراپی و توان‌بخشی است. انتخاب بهترین روش درمانی بستگی به شرایط بیمار، نوع آسیب و نظر پزشک دارد.

نتیجه‌گیری

تزریق کورتون تحت گاید سونوگرافی یک روش موثر و دقیق برای درمان درد و التهاب زانو است. این روش به دلیل دقت بالای سونوگرافی، عوارض کمتر و نتایج بهتر، به یکی از گزینه‌های اصلی در مدیریت مشکلات زانو تبدیل شده است. با این حال، انتخاب این روش درمانی باید با مشاوره دقیق پزشکی انجام شود تا از اثربخشی و ایمنی آن اطمینان حاصل شود.